Deudic | وعده | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی


Total search result: 13 (2274 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	Abrede {f} U	وعده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Gericht {n} U	وعده غذایی
	Absage {f} U	ترک وعده
	Termin {m} U	وعده ملاقات
	Eheversprechen {n} U	وعده ازدواج
	Termine {pl} U	وعده های ملاقات
	den Termin einhalten	به وعده عمل کردن
	verheißen U	وعده دادن [اصطلاح شاعرانه]
	in Aussicht stellen U	وعده دادن [اصطلاح رسمی]
	Er hat in Aussicht gestellt, dass er uns helfen wird. U	او [مرد] وعده داد که به ما کمک خواهد کرد.
	Man verspricht uns höhere Löhne. U	به ما دستمزدهای بالاتر وعده داده شده است.
	Die Firma hat uns für dieses Jahr [heuer] einen Bonus zugesagt. U	امسال این شرکت به ما یک پاداش وعده داده است.
	zusagen U	قول دادن [وعده دادن] [اصطلاح رسمی]

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)