Deudic | نوشته | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی

✘ Close


Total search result: 31 (783 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	Aktenstück {n} U	نوشته
	Aufzeichnung {f} U	نوشته
	Protokoll {n} U	نوشته
	Niederschrift {f} U	نوشته [اصطلاح رسمی]
	Brief {m} U	نوشته
	Aufschrift {f} U	نوشته
	Dokument {n} U	نوشته

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Absatz {m} U	بخش [نوشته]
	Beiwerk {n} U	نوشته بی اهمیت
	Druckschrift {f} U	نوشته چاپی
	Drucksache {f} U	نوشته چاپی
	Handschrift {f} U	دست نوشته
	alte Handschrift {f} U	نوشته قدیمی
	Schriftrolle {f} U	نوشته لوله کرده
	Broschüre {f} U	نوشته چاپی کوچک
	Eingang {m} U	ورودی [نوشته روی در]
	Ausgang {m} U	خروج [نوشته روی در]
	ein Zweizeiler in der Klatschrubrik U	یک نوشته دو خطه در ستون غیبت
	Info {f} U	کوتاه نوشته برای اطلاعات
	Wieviel U	چقدر [سبک نوشته قدیمی]
	Wieviel U	چه مقدار [سبک نوشته قدیمی]
	kurz und bündig <adj.> U	چکیده [مختصر] [مانند نوشته ای یا گفتاری]
	lapidar <adj.> U	چکیده [مختصر] [مانند نوشته ای یا گفتاری]
	Kündigungsschreiben {n} U	فسخ نوشته شده [قرارداد کاری]
	falls [vom Arzt] nicht anders verordnet U	مگر اینکه [پزشک] نسخه دیگری نوشته
	lapidarisch <adj.> U	نوشته روی سنگ [وابسته به سنگهای قیمتی ]
	um Antwort wird gebeten [u.A.w.g.] U	لطفا پاسخ بدهید [به دعوت نوشته شده ای]
	Alpdrücken {n} U	کابوس [خواب ناراحت کننده و غم افزا ] [نوشته قدیمی]
	Ich stieß auf ihre Arbeit in dem neuen Buch. U	من در این کتاب تاز به آثار [نوشته] او [زن] برخورد کردم.
	Alptraum {m} U	کابوس [خواب ناراحت کننده و غم افزا ] [نوشته قدیمی]
	Bauchbinde {f} U	قسمت پائین صفحه تلویزیون [برای نوشته و عکسهای ضمیمه]

Recent search history

Forum search

4	richtig geschrieben?:(Ich habe die Besuche aus der Heimat.)
1	Publizist
1	Die ldee
0	چرا اینجا چیزی نوشته نشده
1	Worum könnte es in dem Text gehen?
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy