Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (1346 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Beschießung {f} U تیراندازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Amoklauf an einer Schule {m} U تیراندازی در مدرسه
Schulschießerei {f} U تیراندازی در مدرسه
Schulmassaker {n} U تیراندازی در مدرسه
abfeuern U تیراندازی کردن
School Shooting {n} U تیراندازی در مدرسه
Feuerpause {f} U وقفه در تیراندازی
schießen U تیراندازی کردن
schießen U تیراندازی کردن
feuern U تیراندازی کردن
verschießen U تیراندازی کردن
Schießbude {f} U میدان تیراندازی تمرینی
Anschlag {m} U حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
Schießen wir uns den Weg frei. U بیا با تیراندازی راهمان را باز بکنیم.
um sich schießen U به اطراف [دور] خود تیراندازی کردن
Die Polizei war angewiesen, notfalls zu schießen. U پلیس فرمان داشت که در حال لزوم تیراندازی کند.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com