Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 19 (3412 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Schulden [eine Hypothek] abzahlen U بدهی [رهنی] را قسطی پرداختن
Schuld {f} U بدهی [طلب ]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Buchschuld {f} U بدهی کتاب
Schuldensünder {m} U خطاکار در بدهی
Schuldensünder {m} U مرتکب بدهی
Haftpflichtversicherung {f} U بیمه بدهی
Debet {n} U حساب بدهی
Einlösung {f} U پرداخت [سفته، بدهی]
Liquidation {f} [von etwas] [Börse] U پرداخت بدهی [اقتصاد]
Glattstellung {f} [von etwas] U پرداخت بدهی [اقتصاد]
Abrechnung {f} U تنظیم و ارسال صورت حساب بدهی
Abrechnen {n} U تنظیم و ارسال صورت حساب بدهی
Selbstanzeige {f} U افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
Du kannst deinen Krempel allein machen. U این را تو خودت بدون شک [مسلما] می توانی انجام بدهی.
Nacherklärung {f} U افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
Die Regierung muss das Problem der Staatsschulden jetzt einmal angehen. U این دولت باید به مشکل بدهی ملت رسیدگی کند.
Selbstanzeige erstatten U تسلیم کردن افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
eine Nacherklärung einreichen U تسلیم کردن افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده
Steuerrecht {n} U افشای داوطلبانه بدهی های مالیات ابلاغ نشده [قانون] [اصطلاح رسمی]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com