Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (779 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
wissen U دانستن
wissen U آگاه بودن
wissen U شناختن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
keine Antwort wissen U پاسخی نداشتن
keinen Rat wissen U آنقدر بهت زده بودن که نتوانند نصیحتی بدهند
etwas [schon] wissen U از چیزی آگاه بودن
durch Intuition wissen U دانستن بر اساس گمان سخت [احساس]
Woher wissen Sie das? U شما اینو از کجا می دونید؟
etwas zu schätzen [würdigen] wissen U قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
etwas [Akkusativ] noch wissen U به یاد آوردن [به خاطر آوردن ] چیزی
Man kann nicht sagen [ wissen] , was er tut. U معلوم نیست او چه کاری می کند.
Außer ihr brauchte das niemand zu wissen. U به غیر از او [زن] هیچکس نباید از آن چیز آگاه باشد.
Ich würde gerne wissen, was mich in Zukunft erwartet. U من دوست داشتم بدانم که برای من در آینده چه پیش می آید.
Man sollte wissen, wie man ein Ei kocht - das gehört zum Koch-Einmaleins. U باید بدانی چطور تخم مرغ بپزی. این کار پایه آشپزی است.
Wir wissen nicht, wie die Welt in 20 Jahren aussieht, geschweige denn in 100 Jahren. U ما نمی دانیم دنیا در ۲۰ سال آینده چه جور تغییر می کند چه برسد به ۱۰۰ سال آینده.
Recent search history Forum search
1اگه نظرت عوض شد پیام بده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com