Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 8 (4234 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Verräter {m} U خیانتکار [خاین به کشور ]
Verräter {m} U نمک به حرام [خاین ]
Verräter {m} U مرتد [از دین برگشته]
Verräter {m} U کسی که پشت سر کسی دیگر دروغ پخش کند یا شکایت بیخود کند.
Verräter {m} U خیانتکار [همکاری یا دوستی که قابل اعتماد در نظر گرفته شود اما پشت سر آدم حمله می کند ]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
zum Verräter werden U خائن شدن
Er wurde als Verräter enttarnt. U او [مرد ] به عنوان خیانتکار افشا شد.
Er wurde als Verräter enttarnt. U هویت مخفی او [مرد] بعنوان خائن افشا شد.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com