Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 46 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 Deutsch Persisch Menu
Paketagent {m} U کلاهبرداری سازمان یافته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
organisierte Kriminalität {f} U جنایت سازمان یافته
organisiertes Verbrechen {n} U جنایت سازمان یافته
Apparat {m} [Verwaltungsapparat] U سازمان [سازمان اداری ]
Bauernfängerei {f} U کلاهبرداری
Betrug {m} U کلاهبرداری
Betrügerei {f} U کلاهبرداری
Augenwischerei {f} U کلاهبرداری
Neffentrick {m} U کلاهبرداری افراد پیر
Enkeltrick {m} U کلاهبرداری افراد پیر
Bekanntentrick {m} U کلاهبرداری افراد پیر
Bei dem Betrug erhielt er Hilfestellung von seiner Freundin. U در کلاهبرداری دوست دختر او [مرد] شریک جرم بود.
eingesetzt <adj.> <past-p.> U گسترش یافته
Fundort {m} U مکان یافته [ها]
Industrieland {n} U کشور توسعه یافته
verallgemeinerte Kraft {f} U نیروی تعمیم یافته
generalisierte Kraft {f} U نیروی تعمیم یافته
die entwickelte Welt U جهان توسعه یافته [پیشرفته]
Distribution {f} U تابع تعمیم یافته [ریاضی]
Baukörper {m} U سازمان
Aufbau {m} U سازمان
Anstalt {f} U سازمان
Bau {m} U سازمان
Gerippe {n} U سازمان
Gerüst {n} U سازمان
Gebilde {n} U سازمان
Fernsehanstalt {f} U سازمان تلویزیون
Zivile Luftfahrtbehörde {f} U سازمان هواپیمایی کشور
Fusion {f} U امتزاج [چند سازمان]
Blindenanstalt {f} U سازمان حمایت از نابینایان
Ausbildun U سازمان اموزش و پرورش
zu Staub werden [ zerfallen] U پوسیدن [تباه شدن] [مانند مومی یا یافته های باستانی]
Schlagkraft {f} [einer Vorschrift oder Organisation] U اثر بخشی [یک قانون یا سازمان]
Biss {m} [einer Vorschrift oder Organisation] U اثر بخشی [یک قانون یا سازمان]
zahnlos sein U بی اثر بودن [قانون یا سازمان]
NATO {f} [North Atlantic Treaty Organization] U ناتو [سازمان پیمان اتلانتیک شمالی]
Biss haben U اثر بخش بودن [قانون یا سازمان]
[eine Firma] umkrempeln <idiom> U سازمان [شرکتی را ] اساسا تغییر دادن
Laden {m} U عملیات یا کارها [سازمان قانون شکن مانند مافیا]
grünes Mäntelchen {n} U نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
Die US-Behörden haben versagt, als es darum ging, den Anschlag zu verhindern. U سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
Bude {f} U عملیات یا کارها [سازمان قانون شکن مانند مافیا] [اصطلاح روزمره]
Die UNO hat beide Seiten dazu aufgerufen, den Waffenstillstand einzuhalten. U سازمان ملل متحد از هر دو طرف درخواست کرد که آتش بس را رعایت بکنند.
Öko-Schwindel {m} U نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
Öko-Schmäh {m} U نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است [در اتریش]
Die Antwort auf den Terrorismus muss bessere Geheimdienstinformation und bessere internationale Zusammenarbeit sein. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Deudic.com