Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 122 (2251 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Wie komme ich zur Autobahn? U چطور از اینجا به شاهراه بروم؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Was haben Sie hier zu suchen? U اینجا چه می خواهید؟ [آمده اید اینجا برای چه؟]
inwiefern <adv.> U چطور
Ich möchte nach Schiraz. U من می خواهم به شیراز بروم.
Wie ist es ausgegangen? U [قضیه] چطور تمام شد؟
Wie läuft es? U زندگی چطور میگذرد؟
An ... können Sie ablesen, wie ... U ...بیان می کند که چطور ...
Wie öffne ich die Tür? U در را چطور باز کنم؟
Wie sagt man ... auf Deutsch? U چطور به آلمانی بگیم ... ؟
Was habe ich dir angetan? U من چطور تو را ناراحت کردم؟
Autobahn {f} U شاهراه
Ausfallstraße {f} U شاهراه
Wie funktioniert das? U این چطور کار می کند؟
Was schert's mich? U چطور این مسئولیت من است؟
Was kümmert es mich? U چطور این مسئولیت من است؟
Es geht so. U بد نیست. [در پاسخ به حالت چطور؟]
Wie schalte ich den Alarm aus? U آژیر را چطور خاموش می کنم؟
Ich weiß, wie es geht. میدونم چطور کار میکنه.
Wie funktioniert das? U این چطور کار میکند؟
Autobahnnetz {n} U شبکه شاهراه
Autobahnkreuz {n} U تقاطع شاهراه
Autobahndreieck {n} U دوشاخه شاهراه
Tangente {f} [Hauptverkehrsstraße am Rande einer Großstadt] U شاهراه پیرامونی
Landstrasse {f} U شاهراه [در استان]
Autobahnring {m} U شاهراه کمربندی
Wie komme ich nach Hafezstraße? U چطورمی توانم به خیابان حافظ بروم؟
Was für einen Eindruck machte er? U او برای شما چطور به نظر رسید؟
Wie wechsel ich die Sprache nach Persisch? U زبان [دستگاه] را چطور به فارسی بر می گردانم؟
Wie können Sie es wagen, das zu sagen? U چطور جرات میکنی اینو بگی؟
Fernstrasse {f} U شاهراه اصلی کشور
Jetzt geht es ab nach Hause ! U الان وقتش رسیده به خانه برویم [بروم] !
Darf ich heute ausnahmsweise früher weg? U اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
Womit verdienst du deinen Lebensunterhalt? U معاش خودت را چطور در می آوری؟ [چکاره هستی؟]
Wie zeige ich ihm meine gefühle? U چطور احساس خودم رو به او [مرد] نشون بدم؟
Wie öffne ich den Tankverschluss? U کلاهک تانک بنزین را چطور باز کنم؟
Wie kann ich das Zimmer kühler [wärmer] machen? U چطور می توانم اتاق را سردتر [گرمتر] بکنم؟
Wie zeig ich ihm, dass ich ihn mag? U چطور به او [مرد] نشون بدم که دوستش دارم؟
Wie tickt er [sie] ? U او [مرد ] [زن] چطور [از نظر روانی] عمل میکند؟
Was hat sich in dieser halben Stunde abgespielt? U این نیم ساعت چطور پیش رفت؟
Chaussee {f} U شاهراه توسع داده شده
Dort beginnt die Autobahn. U شاهراه آنجا شروع می شود.
Ich wollte ausgehen aber das Wetter war zu schlecht. من می خواستم بروم بیرون ولی هوا خیلی بد بود.
Wie ist es dir beim Vorstellungsgespräch ergangen [gegangen] ? U مصاحبه مربوط به شغلت چطور گذشت؟ [اصطلاح روزمره]
Ich wollte Zelten gehen, aber die anderen waren gleich dagegen. U من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند.
Wie können wir die Fliegen von dem Essen hier abhalten? U چطور می توانیم مگسها را از این غذا دور نگه داریم؟
Autobahnvignette {f} U خود چسب باج شاهراه [اتریش و سوییس]
Autobahnparkplatz {m} U جا پارک شاهراه [برای مثال سهم سواری]
Vignette {f} U خود چسب باج شاهراه [اتریش و سوییس]
Wie zeige ich ihr ohne Worte, dass ich verliebt bin U چطور بدون اینکه حرفی بزنم به او [زن] نشون بدم که عاشق شدم؟
Pickerl {n} U خود چسب باج شاهراه [اصطلاح روزمره دراتریش ]
Ich möchte ein wenig ausholen und erläutern wie ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
Wie merkt man, wenn das Trommelfell gerissen ist U آدم چطور متوجه می شود، وقتی که پرده گوش پاره شده است؟
Man sollte wissen, wie man ein Ei kocht - das gehört zum Koch-Einmaleins. U باید بدانی چطور تخم مرغ بپزی. این کار پایه آشپزی است.
hier zu Lande <adv.> U در اینجا
hierzulande <adv.> U در اینجا
hier <adv.> U اینجا
bis zur Mauer hin. U [از اینجا] تا دیوار.
Halten Sie hier. U اینجا بایستید.
Von hier ab U از اینجا [به جلوتر]
Ich kann es von hier sehen. U از اینجا میبینمش.
Gefällt es dir hier? U از اینجا خوشت می آد؟
bis hierher U اینقدر [تا اینجا ] [تا اکنون]
Ich bin fremd hier. U من اینجا غریبه هستم.
bis jetzt U اینقدر [تا اینجا ] [تا اکنون]
so weit U اینقدر [تا اینجا ] [تا اکنون]
Hier wohne ich. U اینجا من زندگی میکنم.
Er ist nicht da. U او [مرد] اینجا نیست.
Lass uns raus hier! U برویم از اینجا بیرون!
Hinaus mit ihnen! U بروند بیرون [از اینجا] !
Bitte hier anstellen. U لطفا اینجا صف بگیرید.
Hier erhältlich. U اینجا می توانید بگیرید.
Nicht rauchen. U [اینجا] سیگار نکشید.
Hier warten. U اینجا منتظر بشوید.
Du hast hier nichts zu suchen! U تو بیخود می کنی اینجا باشی !
Sind wir vollzählig? U همه کاملا اینجا هستند؟
Es ist immer etwas los! U اینجا همیشه خبری است!
Er hat sich Hals über Kopf auf den Weg hierher gemacht. U او [مرد] با کله اینجا آمد.
Ich fühle mich wie das fünfte Rad am Wagen. U من حس می کنم [اینجا] اضافی هستم.
Ich bin seit fünf Tagen hier. U پنج روزه که من اینجا هستم.
Klar so weit? U تا اینجا همه چیز را می فهمی ؟
Der Bus nach ... hält hier an. U اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
Es gibt ... U اینجا ... وجود دارد [دارند]
Begriff hier eingeben! واژه را اینجا وارد کنید!
Ich muss hier aussteigen. U باید اینجا پیاده بشوم.
Sind Sie auf Geschäftsreise? U کاری دارید اینجا؟ [تجارت]
Gibt es Parkplätze in der Nähe? U پارکینگ نزدیک به اینجا هست؟
Ich bin seit fünf Tagen hier. U من پنج روز که اینجا هستم.
Wo ist das nächste Kasino? U نزدیکترین کازینو به اینجا کجاست؟
Bitte hier warten. U لطفا اینجا صبر کنید.
Darf ich hier sitzen? U اجازه دارم اینجا بنشینم؟
Hier riecht es nach alten Leuten. U اینجا بوی آدمای قدیمی رو میده.
Spricht jemand hier Persisch? U کسی اینجا فارسی حرف میزند؟
Bitte halten Sie für einen Moment hier. U لطفا یک لحظه اینجا صبر کنید.
So weit die Theorie. U تا اینجا راجع به این فرضیه بس است .
Bitte halten Sie für 10 Minuten hier. U لطفا ۱۰ دقیقه اینجا صبر کنید.
Es ist viel los. U اینجا فعالیتهای زیادی [گوناگونی] است.
Es ist nichts Besonderes los. U اینجا خبر [اتفاق] ویژه ای نیست.
Darf ich hier essen? U اجازه دارم اینجا غذا بخورم؟
Hier umsteigen nach Basel? U به بازل اینجا عوض کنم؟ [روزمره]
Da [hier] scheiden sich die Geister. U در اینجا افکار [نظریه ها] با هم فرق می کنند.
Darf ich hier parken? U اجازه دارم [می توانم] اینجا پارک کنم؟
Der Kratzer [die Beule] war schon hier. U خراش [فرورفتگی در اثرضربه] از قبل اینجا بود.
Es hat mich niemand geschickt, ich bin aus eigenem Antrieb hier. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
Hier entwerten. U بلیط [کارت پارکینگ] را اینجا باطل کنید.
'Ich bin spätestens um Mitternacht wieder da.' 'Versprochen?' 'Ja.' U من منتهی تا نیمه شب به اینجا بر میگردم. قول میدی؟ بله.
Nun, da wir vollzählig [versammelt] sind, können wir ja anfangen. U خوب حالا که همه اینجا هستند ما می توانیم شروع کنیم.
Der Chef, der den Laden hier schmeißt [schupft] . U این رییس که اینجا کارها را اداره می کند یا می چرخاند [در اتریش]
Wie lange darf ich hier parken? U برای چند مدت اجازه دارم اینجا پارک کنم؟
Bei uns gibt es so etwas nicht, sehr wohl aber in Deutschland. U ما همچه چیزهایی اینجا نداریم ولی در آلمان می کنند یا هست.
Autostraße {f} U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
mehrspurige Fahrbahn {f} U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
Schnellstraße {f} U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
Straße {f} mit geteilten Richtungsfahrbahnen U شاهراه چند خطی [جاده رفت کاملا سوا از جاده آمد است]
Was habe ich dir angetan? U من چه کارت کردم؟ [من چطور تو را دلخور کردم؟]
Gibt es hier Altertümer? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
Wir betrachten es als große Ehre, Sie heute abend hier bei uns begrüßen zu dürfen. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
Was geht denn hier ab? U اینجا چه خبر است؟ [وقتی قضیه نامفهوم است] [اصطلاح روزمره]
bisher <adv.> U تا کنون [تا این تاریخ ] [تا اینجا] [تا این درجه ] [اینقدر]
bislang <adv.> U تا کنون [تا این تاریخ ] [تا اینجا] [تا این درجه ] [اینقدر] [پیش از این] [سابق بر این ] [ اصطلاح رسمی]
bis dato <adv.> U تا کنون [تا این تاریخ ] [تا اینجا] [تا این درجه ] [اینقدر] [پیش از این] [سابق بر این ] [ اصطلاح رسمی]
bis heute <adv.> U تا کنون [تا این تاریخ ] [تا اینجا] [تا این درجه ] [اینقدر] [پیش از این] [سابق بر این ]
bis jetzt <adv.> U تا کنون [تا این تاریخ ] [تا اینجا] [تا این درجه ] [اینقدر] [پیش از این] [سابق بر این ]
Recent search history Forum search
1چطور می توانم واژه ها را تایید confirm بکنم؟
1این جا کار میکنم
2Maazouriat dashtan...Z.B:Ich kann nicht es dir erzählen ,ich bin ..?
1hergehen
1من میخوام بروم فرانکفورت
1 بردن و آوردن را به آلمان چطوری میگن من که واقعا گیج شدم
1من باید چه زمانی اینجا باشم
1präposition
1Die ldee
3فرق نميكند
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com