Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 27 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Routine {f} U معمول به عادت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
übliche Bedingungen U شرایط معمول
verschlafen U بیش از حد معمول خوابیدن
Eingewöhnung {f} U عادت
Brauchtum {n} U عادت
Brauch {m} U عادت
Angewohnheit {f} U عادت
Abhärtung {f} U عادت به سختی
Blutung {f} U عادت ماهانه
Entzug {m} U ترک عادت
Entwöhnung {f} U ترک عادت
seinen Rhythmus finden U عادت کردن
[so richtig] in Schwung [Fahrt] kommen U عادت کردن
sich gewöhnen [an] U عادت کردن [به]
Austreibung {f} U ترک عادت
Die Kapazität einer Batterie wird üblicherweise in Milliamperestunden ausgedrückt. U ظرفیت باتری به طور معمول در میلی آمپر در ساعت بیان می شود.
Tagesablauf {m} U عادت جاری روزانه
sich etwas abgewöhnen U ترک عادت کردن [از]
Ab jetzt beginnt der Kurs eine halbe Stunde früher als gewohnt. U از اکنون به بعد کلاس نیم ساعت زودتر از [زمان] معمول آغاز می شود.
auf Touren kommen <idiom> U عادت کردن [اصطلاح روزمره]
jemanden von etwas abbringen U به کسی یاد بدهند [از کاری که عادت داشته] ول کند
jemandem etwas abgewöhnen U به کسی یاد بدهند [از کاری که عادت داشته] ول کند
spießig <adj.> U از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
spießbürgerlich <adj.> U از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
bürgerlich <adj.> U از ویژگی های این طبقه متوسط، به طور معمول با اشاره به ارزشهای مادی ادراک شده و یا نگرش مرسوم
in Mode kommen U مد روز شدن [متداول شدن] [معمول شدن ]
in Mode sein U مد روز بودن [متداول بودن] [معمول بودن ]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com