Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 66 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Zebrastreifen
{pl}
U
محل خط کشی عبور پیاده
Fußgängerüberweg
{m}
U
محل خط کشی عبور پیاده
Fußgängerübergang
{m}
U
محل خط کشی عبور پیاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Fußgängerzone
{f}
U
منطقه عبور پیاده
[خیابان با آجر سرخ پوشیده شده با سر تا سر مغازه]
Other Matches
Energiewende
{f}
U
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
Durchfahrt
{f}
U
راه عبور
Durchquerung
{f}
U
عبور
Durchzug
{m}
U
عبور
Durchmarsch
{m}
U
عبور
Durchgang
{m}
U
عبور
Durchfuhr
{f}
U
عبور
Bankett
{n}
U
پیاده رو
zu Fuss
U
پیاده
Bürgersteig
{m}
U
پیاده رو
Fußpfad
{m}
U
پیاده رو
Fußweg
{m}
U
پیاده رو
Durchreisevisum
{n}
U
ویزای عبور
Durchreisevisum
{n}
U
روادید عبور
Einbahnverkehr
{m}
U
عبور یک طرفه
Durchbruch
{m}
U
عبور
[از مانع]
Fußvolk
{n}
U
پیاده نظام
Begehung
{f}
U
پیاده روی
Fußreise
{f}
U
سفر پیاده
Straßenrand
{m}
U
لبه پیاده رو
Fußgänger
{m}
U
عابر پیاده
Ich habe mich verlaufen.
U
گم شده ام.
[پیاده]
spazieren
U
پیاده رفتن
zu Fuß gehen
U
پیاده رفتن
absetzen
U
پیاده کردن
zugestellt
[unpassierbar]
<adj.>
<past-p.>
U
غیر قابل عبور
Bordkante
{f}
U
حاشیه سنگی پیاده رو
Bordstein
{m}
U
حاشیه سنگی پیاده رو
Fußweg
{m}
U
راه عابر پیاده
Ausbau
{m}
U
پیاده کردن
[موتور]
Bauer
{m}
U
مهره پیاده
[شطرنج]
Anlandung
{f}
U
از کشتی پیاده شدن
im Schritt
U
با سرعت پیاده روی
Jemanden aussteigen lassen
U
کسی را پیاده کردن
wandern
U
پیاده روی کردن
Ausgangssperre
{f}
U
زمان قطع عبور و مرور
Durchfahrt
{f}
U
عبور
[ابا وسیله نقلیه]
Bahnschranke
{f}
U
مانع عبور راه آهن
Sperrstunde
{f}
U
زمان قطع عبور و مرور
ausgesperrt sein
U
در منع عبور و مرور بودن
Abbau
{m}
U
پیاده کردن
[ماشین آلات]
Können Sie mir sagen wenn ich aussteigen muss?
U
میتوانید به من بگویید کی پیاده بشوم؟
Ich muss hier aussteigen.
U
باید اینجا پیاده بشوم.
aus einem Fahrzeug aussteigen
U
پیاده شدن از وسیله نقلیه ای
Wie viele Minuten zu Fuss?
U
چند دقیقه پیاده طول می کشد؟
absteigen
U
پیاده شدن
[وسیله حمل و نقل]
Radfahrstreifen
{m}
U
راه دوچرخه
[در پیاده رو یا زمین جاده]
Fahrradstreifen
{m}
U
راه دوچرخه
[در پیاده رو ی زمین جاده]
Können Sie mir sagen wenn ich raus muss?
U
میتوانید به من بگویید کی پیاده بشوم؟
[روزمره]
aussteigen
U
پیاده شدن
[وسیله حمل و نقل]
aussteigen lassen
U
پیاده کردن
[وسیله حمل و نقل]
Schulweg
U
راه عبور دانش آموزان
[محل تقاطع]
End...
U
پایانی
[انتهایی]
[محل پیاده وسوار کردن ]
Abschluss...
U
پایانی
[انتهایی]
[محل پیاده وسوار کردن ]
Anschluss...
U
پایانی
[انتهایی]
[محل پیاده وسوار کردن ]
Setzen Sie mich vor dem Bahnhof ab!
U
من را جلوی ایستگاه راه آهن پیاده کنید!
Verkehrsinsel
{f}
U
سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
Endstation. Alle aussteigen.
U
آخرین ایستگاه. همه پیاده بشن.
[حمل و نقل]
Man kommt nur zu Fuß dorthin.
U
به جز پیاده جوری دیگر نمی شود به آنجا رفت.
Welcher Halt für Brandenburger Tor?
U
کدام ایستگاه مترو
[پیاده بشوم ]
برای دروازه براندنبورگ؟
Passwort
{n}
U
اسم رمز
[اسم عبور ]
Kennwort
{n}
U
اسم رمز
[اسم عبور ]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com