Deudic | سهل انگاری | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی


Total search result: 9 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	Fahrlässigkeit {f} U	سهل انگاری
	Frivolität {f} U	سهل انگاری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	gleichsam <adv.> U	چنانکه گویی [اگربتوان چنین چیزی گفت ] [شبه] [انگاری اینطوری بود]
	quasi <adv.> U	چنانکه گویی [اگربتوان چنین چیزی گفت ] [شبه] [انگاری اینطوری بود]
	sozusagen <adv.> U	چنانکه گویی [اگربتوان چنین چیزی گفت ] [شبه] [انگاری اینطوری بود]
	Seine Skulpturen fügen sich mit größter Selbstverständlichkeit in die Natur ein. U	مجسمه های او به طبیعت طوری آمیخته میشوند انگاری که آنها به آنجا تعلق دارند.
	Das schuldhafte Handeln kann vorsätzlich oder fahrlässig sein. U	عمل قابل مجازات ممکن است آگاهانه یا با سهل انگاری انجام شود.
	sich ein grünes Mäntelchen umhängen U	نشان دادن که انگاری نگران محیط زیست باشند
	Jemanden volllabern <idiom> U	آنقدر حرف میزند که انگاری سرگنجشک خورده [اصطلاح روزمره]
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search