Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 43 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 Deutsch Persisch Menu
wareneingang U رسید محصول
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Bon {m} U رسید
Fälligkeit {f} U سر رسید
Eingang {m} U رسید
Quittung {f} U قبض رسید
Lastschrift {f} U رسید بدهکار
Es fiel mir ein. U به نظرم رسید.
Empfangsbescheinigung {f} U قبض رسید
Empfangsschein {m} U قبض رسید
Es fiel mir ein. U به فکرم رسید.
Es ist vorbei. U به پایان رسید.
Es ist aus. U به پایان رسید.
Es ist zu Ende. U به پایان رسید.
voraussichtliche Ankunftszeit U تاریخ احتمالی رسید
Parkschein {m} U قبض رسید پارکینگ
fällige Steuern {pl} U مالیات سر رسید شده
Wenn es dann soweit ist, ... U وقتی که موقعش رسید...
Das Spiel ging unentschieden aus. U بازی مساوی به پایان رسید.
Kassenbon ausdrucken? U چاپ قبض رسید را میخواهید؟
planmäßige Ankunftszeit U تاریخ طبق برنامه رسید
Das Spiel endete unentschieden. U بازی مساوی به پایان رسید.
Einzahlungsbeleg {m} U قبض بانکی [رسید پول]
Plötzlich tat sich eine Lösung auf. U ناگهان راه حلی به نظر رسید.
Das Projekt wurde per [mit] 1. [erstem] Juli beendet. U پروژه از اول ژولیه به پایان رسید.
Was für einen Eindruck machte er? U او برای شما چطور به نظر رسید؟
Der Plan ist schließlich gelungen. U برنامه عاقبت با موفقیت به نتیجه رسید.
Die Feier schloss mit dem Vortrag eines passenden Gedichts. U مراسم با تلاوت شعر شایسته به پایان رسید.
die Kröte schlucken <idiom> U باید انجام کاری سخت یا ناخوشایند را پذیرفت تا بتوان به مقصد اصلی رسید
Ertragssatz {m} [bei etwas] U محصول
Rendite {f} U محصول
Ertrag {m} U محصول
Erzeugnis {n} U محصول
Ernte {f} U محصول
Bodenertrag {m} U محصول زمین
Endprodukt {n} U محصول نهایی
Fabrikware {f} U محصول کارخانه
Fabrikat {n} U محصول کارخانه
Ausgabe {f} [eines Programms] U محصول [برنامه ای] [رایانه شناسی]
netto <adv.> U خالص [مانند ارزش یا محصول یا سود] [اقتصاد]
rein <adv.> U خالص [مانند ارزش یا محصول یا سود] [اقتصاد]
nach allen Abzügen <adv.> U خالص [مانند ارزش یا محصول یا سود] [اقتصاد]
Vorlage {f} [Destillation] U شاه مخزن [بالن جمع آوری محصول ] [در تقطیر]
brutto für netto U ناخالص بجای خالص [مانند بها یا محصول یا وزن]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Deudic.com