Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Abtreibungsklinik
{f}
U
درمانگاه مخصوص کورتاژ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Abtreibung
{f}
U
کورتاژ
Ausschabung
{f}
U
کورتاژ
Behandlungszimmer
{n}
U
درمانگاه
Ambulatorium
{n}
U
درمانگاه سرپایی
Ambulanz
{f}
U
درمانگاه سرپایی
Augenklinik
{f}
U
درمانگاه چشم
Arzneiausgabe
{f}
U
داروخانه عمومی
[درمانگاه سرپایی]
Apotheke
{f}
U
داروخانه عمومی
[درمانگاه سرپایی]
Die Zukunft der Tagesklinik ist mit einem
[großen]
Fragezeichen versehen.
U
آینده درمانگاه مراقبت روزانه
[کاملا]
نامشخص است.
außerordentlich
<adj.>
U
مخصوص
außergewöhnlich
<adj.>
U
مخصوص
ungewöhnlich
<adj.>
U
مخصوص
Charakterzug
{m}
U
علامت مخصوص
Beigeschmack
{m}
U
طعم مخصوص
Ehrenplatz
{m}
U
جایگاه مخصوص
Ehrensitz
{m}
U
جایگاه مخصوص
Faktotum
{n}
U
پیشخدمت مخصوص
Riegel
{m}
U
پیچ مخصوص قفل کردن در
Blendlaterne
{f}
U
چراغ مخصوص دزدی
Bauernbrot
{n}
U
نان مخصوص روستا
Blindenschrift
{f}
U
الفبای مخصوص نابینایان
Fernsehsatellit
{m}
U
ماهواره مخصوص تلویزیون
Einmachzucker
{m}
U
شکر مرباپزی
[مخصوص]
Anzeigenblatt
{n}
U
روزنامه مخصوص اعلانات
Brausepulver
{n}
U
پودر مخصوص نوشابه گازدار
Autokino
{n}
U
سینمای مخصوص اتومبیل سواران
Brusttee
{m}
U
مایع جوشانده
[مخصوص سینه]
Darre
{f}
U
نوعی بیماری مخصوص حیوانات
Kauderwelsch
{n}
U
اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
Papierkorb
{n}
U
سطل زباله مخصوص کاغذ
Jargon
{m}
U
اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
Beschäler
{m}
U
اسب مخصوص جفت گیری
Aerogramm
{n}
U
کاغذ مخصوص پست هوایی
Expander
{m}
U
فنر تقویت عضلات
[مخصوص]
Signalhorn
{n}
U
بوق مخصوص علامت دادن به شکارچیان
Guetzli
{n}
[Schweiz]
[Keks]
U
بیسکویت مخصوص کریسمس
[غذا و آشپزخانه]
Jagdhorn
{n}
U
بوق مخصوص علامت دادن به شکارچیان
Dachbodenleiter
{f}
U
پلکلان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Trompe de Chasse
{f}
U
بوق مخصوص علامت دادن به شکارچیان
Dachbodenleiter
{f}
U
نردبان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Guatl
{n}
U
بیسکویت مخصوص کریسمس
[غذا و آشپزخانه]
Etüde
{f}
U
اتود
[قطعه مخصوص تمرین موسیقی]
Gutsle
{n}
[Süddeutschland ]
U
بیسکویت مخصوص کریسمس
[غذا و آشپزخانه]
Allzweckreiniger
{m}
U
ماده مخصوص برای انواع نظافت
Weihnachtsplätzchen
{n}
بیسکویت مخصوص کریسمس
[غذا و آشپزخانه]
Domino
{m}
U
شنل اشخاص ماسک دار
[مخصوص]
Barhocker
{m}
U
چهار پایه مخصوص پشت بار
Druckwalze
{f}
U
نورد یا غلطک دستگاه چاپ
[مخصوص]
Abfüllanlage
{f}
U
دستگاه مخصوص پر کردن مایعات در بطری
Sandkasten
{m}
U
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
Sandkiste
{f}
U
جعبه شن و ماسه
[مخصوص بازی بچه ها]
Anrichte
{f}
U
میز
[مخصوص سرو کردن غذا]
Flaschenzug
{m}
U
دستگاه مخصوص بالا کشیدن بار سنگین
Drehleiter
{f}
U
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
Feuerwehrleiter
{f}
U
نردبان چرخان
[مخصوص ماشین آتش نشانی]
Guatl
{n}
U
شیرینی بیسکویتی مخصوص کریسمس
[غذا و آشپزخانه]
Guetzli
{n}
[Schweiz]
[Keks]
U
شیرینی بیسکویتی مخصوص کریسمس
[غذا و آشپزخانه]
hinter der Bühne
<adj.>
<adv.>
U
پشت پرده نمایش
[مخصوص اطاق رخت کن]
Gutsle
{n}
[Süddeutschland ]
U
شیرینی بیسکویتی مخصوص کریسمس
[غذا و آشپزخانه]
Weihnachtsplätzchen
{n}
U
شیرینی بیسکویتی مخصوص کریسمس
[غذا و آشپزخانه]
Alphorn
{n}
U
کرنا
[ساز بادی چوبی مخصوص کوه های آلپ]
Darre
{f}
U
تنور مخصوص خشک کردن
[برای انواع غله و میوه]
Barzahlungsrabatt
{m}
U
تخفیف نقدی
[تخفیف مخصوص خریداری که وجه را در موعد مقرر بپردازد]
Barzahlungsskonto
{m}
U
تخفیف نقدی
[تخفیف مخصوص خریداری که وجه را در موعد مقرر بپردازد]
Kassenskonto
{n}
U
تخفیف نقدی
[تخفیف مخصوص خریداری که وجه را در موعد مقرر بپردازد]
Kassaskonto
{n}
U
تخفیف نقدی
[تخفیف مخصوص خریداری که وجه را در موعد مقرر بپردازد]
[اقتصاد]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com