Deudic | حداکثر گنجایش بار | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی


Total search result: 12 (6086 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	Belastungsgrenze {f} U	حداکثر گنجایش بار

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Fassungskraft {f} U	گنجایش
	Bürde {f} U	گنجایش
	Fassungsvermögen {n} U	گنجایش
	Behälterinhalt {m} U	گنجایش ظرف
	Die nächste große Herausforderung für die Firma ist die Verbesserung ihrer Vertriebskapazitäten. U	چالش بزرگ بعدی برای این شرکت بهبودی گنجایش پخش و فروش است.
	voll <adv.> U	در حداکثر قدرت یا شدت
	auf Hochtouren <adv.> U	در حداکثر قدرت یا شدت
	auf vollen Touren <adv.> U	در حداکثر قدرت یا شدت
	aus vollem Rohr <adv.> U	در حداکثر قدرت یا شدت
	bis zu etwas [mit etwas] belastbar sein U	حداکثر [حداقل] باری را پذیرفتن
	[mit bis zu etwas] belastbar sein U	[به] حداکثر [چیزی یا مقداری] اعتبار داشتن [اقتصاد]

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)