Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 Deutsch Persisch Menu
Filmpreis {m} U جایزه فیلم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Preis {m} U جایزه
Bonus {m} U جایزه
Auslobung {f} U جایزه
Aussetzung {f} U تعیین [جایزه]
Nobelpreis {m} U جایزه نوبل
lohnen U جایزه دادن
belohnen U جایزه دادن
Nobelpreisträger {m} U برنده جایزه نوبل
die Ausfuhr von ... ist prämienbegünstigt. U صدور ... جایزه دارد.
Ig-Nobelpreis {m} U جایزه ایگ نوبل
Filmstreifen {m} U نوار فیلم
Filmregisseur {m} U کارگردان فیلم
Drehbuch {n} U داستان فیلم
Dokumentarfilm {m} U فیلم مستند
Filmspule {f} U حلقه فیلم
Farbfilm {m} U فیلم رنگی
Drehbuch {n} U فیلم نامه
Entwicklung {f} U ظهور [فیلم]
Fernsehfilm {m} U فیلم تلویزیونی
Filmspule {f} U قرقره فیلم
Filmvorstellung {f} U نمایش فیلم
Fernsehspiel {n} U فیلم تلویزیونی
Filmprojektor {m} U دستگاه پرژکتور فیلم
Filmkamera {f} U دوربین فیلم برداری
Machen Sie von jedem Film drei Abzüge. U از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
Filmgesellschaft {f} U شرکت فیلم سازی
Filmvorschau {f} U نمایش نمونه فیلم
Filmheld {m} U هنرپیشه اول فیلم
Filmatelier {n} U استودیوی فیلم برداری
Filmgelände {n} U استودیوی فیلم برداری
Filmstudio {n} U استودیوی فیلم برداری
Filmproduzent {m} U تهیه کننده فیلم
Szenario {n} U متن فیلم سینمایی
Filmleinwand {f} U پرده نمایش فیلم
Drehbuchautor {m} U فیلم نامه نویس
Film {m} U فیلم [عکاسی یا سینما]
Entwickler {m} U دوای ظاهر کردن فیلم
auftreten U بازی کردن [فیلم یا تئاتر]
Vorkämpfer {m} U بازیگر عمده [در فیلم یا نمایش]
Protagonist {m} U بازیگر عمده [در فیلم یا نمایش]
fesselnd <adj.> U مجذوب کننده [کتاب یا فیلم]
spannend <adj.> U مجذوب کننده [کتاب یا فیلم]
sich [Dativ] eine DVD reinziehen <idiom> U فیلم دی وی دی نگاه کردن [اصطلاح روزمره]
Sie stellt in dem Film eine Tänzerin dar. U او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
nicht zum Ansehen [Anschauen] [Film, TV] <adj.> U ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
Die Dokumentation versucht, die Ereignisse wahrheitsgetreu zu schildern. U این فیلم مستند تلاش می کند صادقانه رویدادها را توصیف کند.
Vorlage {f} auf Film U فیلم شفاف چاپ افست [فناوری چاپ ]
Die Botschaft des Films ist, dass ... U پیام این فیلم این است که ...
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Deudic.com