Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
kleiner Bruder
{m}
U
برادر نوزاد
Brüderchen
{n}
U
برادر نوزاد
Brüderlein
{n}
U
برادر نوزاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
großer Bruder
{m}
U
برادر بزرگ
[که مواظب برادر و خواهر کوچک است]
Ankömmling
{m}
U
نوزاد
Baby
{n}
U
نوزاد
unschuldig wie ein Lamm
<idiom>
U
بیگناه مانند نوزاد
[اصطلاح ]
Brutkasten
{m}
U
محل نگهداری نوزاد نارس
nähren
U
[به نوزاد یا جانور]
با پستان شیر دادن
Babyausstattung
{f}
U
لوازم نوزاد
[شامل تخت و غیره]
Rotarix Impfung
{f}
واکسن از راه دهان
[برای نوزاد ]
[پزشکی]
Schwager
{m}
U
برادر زن
Schwägerin
{f}
U
زن برادر
männliches Geschwisterkind
{n}
U
برادر
Bruder
{m}
U
برادر
Zwillingsbruder
{m}
U
برادر دوقلو
Brudermörder
{m}
U
برادر کشی
Brudervolk
{n}
U
ملت برادر
Neffe
{m}
U
پسر برادر
Stiefbruder
{m}
U
برادر ناتنی
Blutsbruder
{m}
U
برادر همخون
großer Bruder
{m}
U
برادر بزرگ
Halbbruder
{m}
U
برادر ناتنی
Brüderlein
{n}
U
برادر کوچک
Brüderchen
{n}
U
برادر کوچک
kleiner Bruder
{m}
U
برادر کوچک
älterer Bruder
{m}
U
برادر بزرگ
Großneffe
{m}
U
بچه پسر برادر
Großnichte
{f}
U
دختر پسر برادر
geschwisterlich
<adj.>
U
مانند خواهر و برادر
Nichte
{f}
U
دختر برادر یا خواهر
ungleiche Brüder
{pl}
U
اشخاصی که اسما برادر هستند.
Halbbruder mütterlicherseits
U
برادر امی
[ناتنی از طرف مادر]
Mein Bruder steht vor der größten Herausforderung seiner Laufbahn.
U
برادر من بابزرگترین چالش در مسیر شغلش روبرو است.
Klüngelwirtschaft
{f}
U
پارتی بازی
[انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری]
[استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ]
[طرفداری]
Günstlingswirtschaft
{f}
U
پارتی بازی
[انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری]
[استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ]
[طرفداری]
Vetterleswirtschaft
{f}
U
پارتی بازی
[انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری]
[استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ]
[طرفداری]
Vetterliwirtschaft
{f}
U
پارتی بازی
[انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری]
[استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ]
[طرفداری]
[ در سوییس]
Freunderlwirtschaft
{f}
U
پارتی بازی
[انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری]
[استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ]
[طرفداری]
[در اتریش]
Amigowirtschaft
{f}
U
پارتی بازی
[انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری]
[استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ]
[طرفداری]
[اصطلاح عامیانه]
Vetternwirtschaft
{f}
U
پارتی بازی
[انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری]
[استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ]
[طرفداری]
[در آلمان و سوییس]
Nepotismus
{m}
U
پارتی بازی
[انتصاب برادر زاده یا خواهر زاده واقوام نزدیک به مشاغل مهم اداری]
[استثنا قایل شدن نسبت بکسی یا گروهی ]
[طرفداری]
[اصطلاح رسمی]
[سیاست]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com