Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Blaskapelle {f} U ارکستر سازهای بادی [موسیقی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Blasmusik {f} U موسیقی سازهای بادی
Englischhorn {n} U نوعی ساز بادی چوبی در ارکستر سمفونیک
Blechmusik {f} U موسیقی سازهای برنجی
Chefdirigent {m} U رهبر ارکستر
Band {f} U ارکستر رقص
Dirigent {m} U رهبر ارکستر
Ensemble {n} U ارکستر کوچک
Combo {f} U ارکستر کوچک جاز
Auftakt {m} U ضربه ناقص رهبر ارکستر بلافاصله قبل از اجرای اثر
windig <adj.> U بادی
Blasinstrument {n} U ساز بادی [موسیقی]
Ewer {m} U کشتی کوچک بادی
Blechinstrument {n} U ساز بادی برنجی[موسیقی]
Bläser {m} U نوازنده ساز بادی [موسیقی]
auslaufen [nach] U با کشتی بادی آغاز به سفر کردن [به]
abfahren [nach] U با کشتی بادی آغاز به سفر کردن [به]
Ansatz {m} U قمیش [جزیی از ساز بادی که در دهان می گذارند]
Fanfare {f} U فانفار [نوعی ساز بادی شبیه شیپور]
Dudelsack {m} U نی انبان [نوعی ساز بادی شبیه مشک]
Alphorn {n} U کرنا [ساز بادی چوبی مخصوص کوه های آلپ]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com