Deudic | weit auseinander | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی

✘ Close


Total search result: 22 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	weit auseinander U	زیاد از هم جدا

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	Sie sind altersmäßig nicht weit auseinander. U	آنها از نظر سنی خیلی با هم فاصله ندارند.
	Stell die Stühle weit genug auseinander, dass sich die Leute gut bewegen können. U	فاصله صندلی ها را به اندازه کافی از هم جدا بگذار که مردم بتوانند به راحتی تکان بخورند.
	nicht weit auseinander liegen U	نزدیک به هم بودن
Other Matches

	so weit U	اینقدر [تا اینجا ] [تا اکنون]
	weit <adj.> U	دور
	weit <adj.> U	دراز [طولانی] [بلند ]
	endlich so weit U	بالاخره آماده شدیم
	Es ist so weit. U	رویداد پیش می آید.
	so weit wie U	تا آنجایی که [تا آنجا که ] [ تا ]
	Wie weit? U	چقدر فاصله [دارد] ؟
	so weit wie U	تا آنجایی که
	Klar so weit? U	تا اینجا همه چیز را می فهمی ؟
	So weit die Theorie. U	تا اینجا راجع به این فرضیه بس است .
	so weit es möglich ist U	تا آنجایی که امکان دارد
	Sind Sie so weit? U	آیا شما آماده هستید ؟
	so weit sein, dass ... U	به جایی رسیده باشند که ... [به مرحله ای رسیده باشند که ...]
	So weit die Theorie. <idiom> U	به اندازه کافی از تئوری صحبت شد.
	weit vor der Zeit ankommen U	خیلی زودتر از وقت ملاقات رسیدن
	[Bis dahin] so weit, so gut. Dann allerdings ... U	[تا آنجا یا تا آن نکته ] تا حالاهمه چیز روبه راه است. سپس هرچند که ...
	Der Apfel fällt nicht weit vom Stamm. <proverb> U	درست شبیه پدر.
	Im Vergleich zu den Franzosen essen die Briten weit weniger Fisch. U	در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy