Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 6 (9133 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
voreingenommen <adj.> U متعصب [تبعیض پذیر] [با غرض]
voreingenommen <adj.> U تبعیض آمیز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Er ist voreingenommen. U او [مرد] متعصب [تبعیض پذیر] است.
voreingenommen sein gegen U از روی تعصب غرض داشتن با [بی جهت بیزار و متنفربودن از]
gegen etwas voreingenommen sein U بیزاری بی جهت از چیزی داشتن
Ich muss gestehen, dass ich gegen ihn irgendwie voreingenommen bin. U من باید اعتراف بکنم که تا حدی تمایل به تنفر از او [مرد] را دارم.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com