Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 7 (6273 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
vier
U
چهار
[شماره]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Vier Monate alt.
U
چهار ماهه
[است]
.
die vier Grundrechenarten
{pl}
U
چهار عمل اصلی
[ریاضی]
0,42
[Null Komma vier zwei]
U
صفر ممیز چهار دو
[ریاضی]
Er stürzte das Bier in vier Zügen hinunter.
U
او
[مرد]
آبجو را با چهار تا جرعه طولانی قورت داد.
Aus der Ehe gingen vier Kinder hervor.
U
این زناشویی ناشی چهار بچه شد.
Nach vier Stunden Fahrt wurde Faramarz müde und bat Mariam, ihn am Steuer abzulösen.
U
پس از چهار ساعت رانندگی فرامرز خسته شد و از مریم خواست با او عوض کند.
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com