Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 16 (8873 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
offen <adj.> U باز
offen <adj.> U روباز
offen <adj.> U آزاد
offen <adj.> U آشکار
offen <adj.> U بی آلایش
offen <adj.> U رک گو
offen <adj.> U بی پناه
offen <adj.> U درمعرض
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
offen sein U نا مصمم بودن
offen sein U معلق بودن
du hast ja den Arsch offen! U حرف بیهوده [مضخرف] می زنی !
Sind morgen die Geschäfte offen? U فردا مغازه هاباز هستند؟
Ist das Postamt morgen offen? U اداره پست فردا باز است؟
Sie betreiben ganz offen seinen Rausschmiss. U آنها آشکارا به دنبال اخراج شدن او هستند.
bis zum letzten Moment offen bleiben <idiom> U تا آخرین لحظه با تهیج معلق ماندن
bis zum letzten Moment offen bleiben <idiom> U تا آخرین لحظه با تهیج نا معلوم ماندن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com