Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 10 (3839 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
klar <adj.> U آفتابی [هوا]
klar <adj.> U آشکار
klar <adj.> U صاف [درخشان] [هواشناسی]
Klar {n} U سفیده تخم مرغ [در اتریش]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Alles klar. U واضح است.
Klar so weit? U تا اینجا همه چیز را می فهمی ؟
etwas klar machen U روشن کردن
Es wurde ihm klar. U برای او [مرد] واضح شد.
Im Zuge der Ereignisse wurde mir klar, dass ... U درطی رویداد ها پی بردم که ...
Erst als sie anrief, wurde mir das klar. U تازه وقتی که او [زن] زنگ زد من متوجه شدم.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com