Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (7705 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
fliessendes Wasser U دستشویی در اتاق است ولی توالت و حمام نیست [مهمانسرا]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Wasser {n} U اب
Wasser lassen U شاشیدن [دفع بول کردن] [پزشکی]
Wasser treten <idiom> U بدون نتیجه زحمت کشیدن [اصطلاح روزمره]
Wasser enthärten U شیرین کردن آب
Wasser in Flaschen U آب در بطری [پلاستیکی]
einen Schluck Wasser trinken U یک قورت آب نوشیدن
einen Schluck Wasser trinken U یک جرعه آب نوشیدن
Es gibt kein [warmes] Wasser. U آب [گرم] نیست. [در اتاق]
das Wasser zum Kochen bringen U آب را به جوش آوردن
Menschen aus dem Wasser retten U مردم را [از غرق شدن ] در آب نجات دادن
Eine leichte Brise kräuselte das Wasser. U نسیم سبکی آب را متلاطم کرد.
Jemandem nicht das Wasser reichen können <idiom> U در برابر کسی پائین رتبه بودن [در توانایی یا مهارت و غیره]
Brennenden Phosphor mit Wasser löschen und die Dämpfe nicht einatmen. Nach dem Löschen des Feuers mit feuchtem Sand oder feuchter Erde abdecken. [Sicherheitshinweis] U فسفر سوزان را با آب خاموش کنید و بخار را به داخل نفس نکشید. پس از خاموشی آتش با شن یا خاک خیس پوشانده شود. [نکته ایمنی]
Recent search history Forum search
1میخوام آب بخورم
1ابیکه رویه زمین ریخته رو نمیشه جمعش کرد
2هیچکس نمی تواند حریف او شود! او قوی است ...
1تخليه كردن اب از سطل
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com