Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 37 (3090 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
alle,
[-r]
,
[-s]
<pron.>
U
همه
[هرگونه]
[همگی ]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
alle werden
U
به ته کشیدن
[بپایان رسیدن]
alle sein
U
خالی بودن
[به ته رسیده بودن]
[مصرف شده بودن]
[تمام شده بودن]
für alle
U
برای همه
Alle Richtungen
U
به خارج از شهر
[علامت]
alle Kräfte aufbieten
U
منتهای کوشش را به عمل آوردن
Endstation. Alle aussteigen.
U
آخرین ایستگاه. همه پیاده بشن.
[حمل و نقل]
alle möglichen Leute
U
همه جور آدم
alle außer einem
U
همه به جز یکی
für alle Fälle
U
برای مطمئن بودن
für alle Fälle
U
احتیاطا
alle Zollgebühren übernehmen
U
هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
bis in alle Ewigkeit
<idiom>
U
تا وقت گل نی
[اصطلاح روزمره]
[هر چه صبر کنی هیچ اتفاقی پیش نمی آید]
alle sonstigen Abgaben
U
همه مالیات ها و حقوق گمرکی های دیگر
alle Steuerabgaben übernehmen
U
پرداخت همه مالیات را برعهده گرفتن
alle Mögliche tun
U
تک و پوی زدن
[به هر دری زدن]
تا آنجا که امکان پذیر باشد
Alle lassen dich grüßen.
U
همگی بهت سلام رسوندن.
Sie waren alle gleich.
U
همه آنها یکی بودند.
Sie waren alle gleich.
U
همشون یکی بودن.
Mein Geld ist alle.
U
پول من تمام شد.
[من دیگر پول ندارم.]
Alle lassen dich grüßen.
U
همه بهت ابراز ارادت کردن.
alle bis auf einen
U
همه به جز یکی
alle über einen Kamm scheren
<idiom>
U
با همه یکسان رفتار کردن
alle über einen Kamm scheren
<idiom>
U
همه را با یک چوب راندن
alle Zollgebühren und Abgaben tragen
U
تمام عوارض گمرکی و مالیات را به عهده گرفتن
Alle Brücken hinter sich abbrechen.
<idiom>
U
همه پل ها را پشت سر شکندن.
[اصطلاح]
nicht mehr alle Tassen im Schrank haben
<idiom>
U
[اصطلاح]
دیوانه بودن
Wir finden ihn alle sehr nett.
U
ما همه فکر می کنیم که او
[مرد]
آدم خوبی است.
Mir wurden alle meine Bücher gestohlen.
U
تمامی کتاب های من دزدیده شدند.
Wir sitzen alle in einem
[im selben]
Boot.
U
ما همه در یک موقعیت مشابه هستیم.
Wir bleiben für alle Zeiten beste Freunde.
U
دوستهای صمیمی برای همیشه.
Alle Zugriffe auf die Datenbank werden protokolliert.
U
تمام دسترسی ها به بانک اطلاعاتی در سیستم ثبت خواهند شد.
An diesem Abend gingen alle früh ins Bett.
U
در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
Fußballanhänger, der systematisch alle Auswärtsspiele seiner Mannschaft besucht
U
طرفدار فوتبال که مرتب همه بازیهای دور
[از خانه]
تیم خود را دیدار میکند.
Wir haben uns alle solche Sorgen um dich gemacht.
U
ما همه به خاطر تو اینقدر نگران بودیم.
Laut Vorschrift müssen sich alle Mitarbeiter einer ärztlichen Untersuchung unterziehen.
U
آیین نامه تجویز می کند که همه کارکنان باید آزمایش پزشکی بدهند.
Unsere Kinder sind alle aus dem Haus, bis auf eines
[außer einem]
[ausgenommen eines]
.
U
همه بچه های ما خانه را ترک کردند به غیر از یکی.
Recent search history
Forum search
2
براى همه شما!
2
براى همه شما!
1
سلام به همه شما!
1
همه دوستان را دور هم جمع کردن
2
باید همه جوانب این موضوع را در نظر داشت.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com