Deudic | Rechnung | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی


Total search result: 14 (2 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	Rechnung {f} U	صورت حساب
	Rechnung {f} U	محاسبه [ریاضی]
	Rechnung {f} U	غرامت

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Proforma-Rechnung {f} U	سیاهه مقدماتی
	Proforma-Rechnung {f} U	پیش فاکتور
	eine saftige [gepfefferte] Rechnung U	صورتحساب سنگینی
	Ich hätte gern die Rechnung. U	صورت حساب را می خواستم.
	Der Herr übernimmt die Rechnung. U	این آقا صورتحساب را پرداخت می کند.
	Können Sie die Rechnung erklären? U	می توانید این صورت حساب را توضیح بدهید؟
	Er zieht den Betrag von der Rechnung ab. U	او [مرد] این مبلغ را از حساب کسر می کند.
	Können Sie die Rechnung einzeln aufführen? U	می توانید صورا حساب را قلم به قلم بنویسید؟
	Kann ich stattdessen die Rechnung unterschreiben? U	می توانم بجایش صورت حساب را امضا کنم؟
	Man soll die Rechnung nicht ohne den Wirt machen. <proverb> U	جوجه رو آخر پاییز می شمارند.
	Die Dame übernimmt die Rechnung. U	این خانم صورتحساب را پرداخت می کند.

Recent search history

Forum search