Deudic | Parkplatz | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی


Total search result: 7 (0 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	Parkplatz {m} U	جای پارک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	[einzelner] Parkplatz {m} U	جا پارک یک خودرو
	bewachter Parkplatz {m} U	جا پارک با دیدبان
	auf dem Parkplatz U	در جا پارک
	Wir hatten eine kleine Auseinandersetzung auf dem Parkplatz. U	ما یک مشاجره خفیفی در پارکینگ داشتیم.
	Parkplatz-Party {f} [Picknick auf der Heckklappe eines Autos] U	پیکنیک روی درب عقب ماشینها در توقفگاه خودرو قبل از شروع مسابقه ورزشی [در آمریکا]
	Die Autofahrer kreisen auf der Suche nach einem Parkplatz. U	ماشینهایی که دنبال جا پارک می گردند دور خودشان می چرخند.

Recent search history

Forum search

Search history is off. Activate