Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Ich arbeite daran. U دارم روش کار میکنم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Ich arbeite in einer Bank, genauer gesagt in der Melli Bank. U من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
Er ist daran Schuld. U این [ کار] تقصیر او است.
Was hast du daran auszusetzen? U از چه چیز این خوشت نمی آید؟
Ich zweifle daran. U من بهش شک دارم.
daran glauben müssen <idiom> U مردن [ اصطلاح روزمره]
Sie ist [daran] Schuld. U تقصیر [سر] او [زن] است.
Daran ist nichts auszusetzen. U این هیچ ایرادی ندارد.
Nichts kann mich daran hindern. U هیچی نمیتونه جلوی منو بگیره.
Das liegt vor allem daran, dass ... U دلیل اصلی آن اینست که ...
Ich glaube, daran besteht kein Zweifel. U من فکر نمی کنم که در مورد آن تردیدی وجود داشته باشد.
Wenn ich daran denke, tut es immer noch weh. U هنوز من را آزار می دهد [اذیت می کند] وقتی که در باره آن فکر می کنم.
Wenn ich nur daran denke, kommt es mir schon hoch! U وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com