Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 49 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Hier erhältlich. U اینجا می توانید بگیرید.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hier <adv.> U اینجا
hier zu Lande <adv.> U در این کشور
Hier warten. U اینجا منتظر بشوید.
Hier entwerten. U بلیط [کارت پارکینگ] را اینجا باطل کنید.
hier zu Lande <adv.> U در اینجا
Von hier ab U از اینجا [به جلوتر]
Was geht denn hier ab? U اینجا چه خبر است؟ [وقتی قضیه نامفهوم است] [اصطلاح روزمره]
Gibt es hier Altertümer? U آیا اینجا آثار باستانی [اشیا عتیقه و جاهای قدیمی] وجود دارد؟
Hier entlang, bitte ! U بفرمائید از این طرف !
Gefällt es dir hier? U از اینجا خوشت می آد؟
Hier ist gut. U هماینجا خوب است. [برای ایستادن تاکسی]
Hier wohne ich. U اینجا من زندگی میکنم.
Hier ist es beschädigt. U اینجایش آسیب خورده است.
Halten Sie hier. U اینجا بایستید.
Bitte hier anstellen. U لطفا اینجا صف بگیرید.
Begriff hier eingeben! واژه را اینجا وارد کنید!
Ist hier frei? U کسی روی این صندلی می شیند؟
Bitte hier warten. U لطفا اینجا صبر کنید.
Hier ist Ihr Trinkgeld. U بفرما این انعام شما.
Ich bin fremd hier. U من اینجا غریبه هستم.
Spricht jemand hier Persisch? U کسی اینجا فارسی حرف میزند؟
Was haben Sie hier zu suchen? U اینجا چه می خواهید؟ [آمده اید اینجا برای چه؟]
Du hast hier nichts zu suchen! U تو بیخود می کنی اینجا باشی !
Hier ist meine Adresse. U این آدرس من است.
Lass uns raus hier! U برویم از اینجا بیرون!
Hier umsteigen nach Basel? U به بازل اینجا عوض کنم؟ [روزمره]
Darf ich hier sitzen? U اجازه دارم اینجا بنشینم؟
Darf ich hier parken? U اجازه دارم [می توانم] اینجا پارک کنم؟
Ich muss hier aussteigen. U باید اینجا پیاده بشوم.
Darf ich hier essen? U اجازه دارم اینجا غذا بخورم؟
Hier riecht es nach alten Leuten. U اینجا بوی آدمای قدیمی رو میده.
Der Bus nach ... hält hier an. U اتوبوس به ... اینجا نگاه می دارد.
Ich kann es von hier sehen. U از اینجا میبینمش.
Da [hier] scheiden sich die Geister. U در اینجا افکار [نظریه ها] با هم فرق می کنند.
Ich muss mich hier berichtigen [korrigieren] . U من اشتباه کردم. [همه چیز را که گفتم پس می گیرم.]
Ist hier die Schlange für Auskunft? U این خط برای دریافت اطلاعات است؟
Wie lange darf ich hier parken? U برای چند مدت اجازه دارم اینجا پارک کنم؟
Bitte halten Sie für 10 Minuten hier. U لطفا ۱۰ دقیقه اینجا صبر کنید.
Ich bin seit fünf Tagen hier. U من پنج روز که اینجا هستم.
Ich bin seit fünf Tagen hier. U پنج روزه که من اینجا هستم.
Bitte halten Sie für einen Moment hier. U لطفا یک لحظه اینجا صبر کنید.
Der Kratzer [die Beule] war schon hier. U خراش [فرورفتگی در اثرضربه] از قبل اینجا بود.
Hier ist der Wartungsplan zum Durchsehen [zur Durchsicht] . U این برنامه تعمیر و نگهداری برای مرور شمااست.
Kann ich das Gepäck bis elf Uhr hier lassen? U می توانم بار سفر را تا ساعت یازده اینجابگذارم؟
Wie können wir die Fliegen von dem Essen hier abhalten? U چطور می توانیم مگسها را از این غذا دور نگه داریم؟
Es hat mich niemand geschickt, ich bin aus eigenem Antrieb hier. U هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
Wir betrachten es als große Ehre, Sie heute abend hier bei uns begrüßen zu dürfen. U این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
Der Chef, der den Laden hier schmeißt [schupft] . U این رییس که اینجا کارها را اداره می کند یا می چرخاند [در اتریش]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com