Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (5437 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Grundsatz {m} U گفته اخلاقی
Maxime {f} U گفته اخلاقی
Spruch {m} U گفته اخلاقی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Demoralisierung {f} U بی اخلاقی
Charakterlosigkeit {f} U بی اخلاقی
moralisch <adj.> U اخلاقی
sittlich <adj.> U اخلاقی
Prinzip {n} U قاعده اخلاقی
moralisch <adv.> U از نظر اخلاقی
Grundregel {f} U قاعده اخلاقی
schäbig <adj.> U بد [از نظر اخلاقی]
fies <adj.> U بد [از نظر اخلاقی]
mies <adj.> U بد [از نظر اخلاقی]
Grundsatz {m} U قاعده اخلاقی
Mir wurde gesagt ... U به من گفته شد ...
Ausspruch {m} U گفته
Stellungnahme {f} U گفته
Aussage {f} U گفته
Äußerung {f} U گفته
vorstehend genannt <adj.> U گفته شده
Es ist die Rede davon, dass ... U گفته می شود که ...
genannt <adj.> <past-p.> U گفته شده
obengenannt <adj.> U گفته شده
vorgenannt <adj.> U گفته شده در بالا
obenerwähnt <adj.> U گفته شده در بالا
oben genannt <adj.> U گفته شده در بالا
oben erwähnt <adj.> U گفته شده در بالا
oben aufgeführt <adj.> U گفته شده در بالا
Die Tat wirkt mächtiger als das Wort. U دو صد گفته چو نیم کردار نیست .
Es muss gesagt werden, dass ... U لازم هست که گفته بشه که ...
Er soll gesagt haben ... U بنا به گفته مردم او گفت ...
Taten sagen mehr als Worte. U دو صد گفته چو نیم کردار نیست .
Es ist genug gesagt worden! U به اندازه کافی گفته شده!
eine Presseerklärung abgeben U گفته بیانیه به آژانسهای خبری دادن
Gott sei Dank! U خدا را شکر! [گفته می شود وقتی چیزی بد پیش نیاید]
Danke für den Rückruf. U با تشکر برای تماس. [به کسی گفته میشود که فرد تلفن خود را جواب نداده و بعدا دوباره تماس می گیرد.]
Recent search history Forum search
2Du bist gemein
1Publizist
1ach du liebe zeit
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com