Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 29 (6740 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Kellner
{m}
U
گارسون در رستوران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Kellnerin
{f}
U
گارسون
[زن]
در رستوران
mit der Kellnerin abrechnen
U
با گارسون زن
[در رستوران ]
تصفیه حساب ردن
Other Matches
Sie lehnte mehrere Lokale ab, bis wir uns auf eines einigen konnten.
U
او
[زن]
چند رستوران را رد کرد قبل از اینکه ما توانستیم به توافق یک رستوران برسیم.
Bedienerin
{f}
U
گارسون
[زن]
Bedienung
{f}
U
گارسون
Bediener
{m}
U
گارسون
[مرد]
Er entschied sich für den Kellnerberuf.
U
او شغل پیشخدمت
[گارسون]
را اتتخاب کرد.
Restaurant
{n}
U
رستوران
Tresen
{m}
U
[در رستوران]
بار
Theke
{f}
U
[در رستوران]
بار
Bedienung
{f}
U
سرویس
[در رستوران]
Pizzeria
{f}
U
رستوران بیتزا
in die Pizzeria gehen
U
به رستوران بیتزا رفتن
Gastwirt
{m}
U
صاحب مهمانخانه و رستوران
Bahnhofsrestaurant
{n}
U
رستوران راه آهن
Wirt
{m}
U
صاحب مهمانخانه و رستوران
Bahnhofswirtschaft
{f}
U
رستوران ایستگاه راه آهن
Restaurateur
{m}
U
صاحب مهمانخانه و رستوران
[در سوییس]
sich beim Chinesen was reinziehen
<idiom>
U
در رستوران چینی خوردن
[اصطلاح روزمره]
Abhol...
U
آمدن و بردن
[غذا به بیرون از رستوران]
Geschirr abräumen
[im Restaurant]
U
بشقاب و لیوان را جمع کردن
[در رستوران]
zum Mitnehmen
U
با خود بردن
[غذا به بیرون از رستوران]
Reserviert
U
رزرو شده
[علامت روی میز رستوران]
Abholpizza
{f}
U
پیتزا که
[مشتری]
با خود به بیرون از رستوران بر میدارد.
Pizzabote
{m}
U
کسی که بیتزا از رستوران به مشتری
[با ماشین]
می برد.
Stammtisch
U
میز رزرو شده مهمانهایی که مرتب به رستوران می آیند
[علامت]
Jemanden ins Restaurant einladen
U
کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن
[بیشتر دوست دختر و پسر]
Ich hatte ein unstillbares Verlangen nach Pommes Frites, also bin ich im nächsten Lokal eingekehrt.
U
من خیلی هوس سیب زمینی سرخ کرده داشتم برای همین با خودرو به نزدیکترین رستوران رفتم.
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com