Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (7614 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Aussicht
{f}
U
چشم داشت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Iss den Lachs, denn er hält sich nicht bis morgen.
U
ماهی آزاد را بخور چونکه تا فردا نمی شود نگه اش داشت.
Ist im Tiefkühler mehrere Monate haltbar.
U
می توان در یخدان برای چند ماه نگه اش داشت.
Sie hatte eine tiefsitzende Abneigung gegen alles Fremde.
U
او
[زن]
تنفر ذاتی برای هر چیزی بیگانه داشت.
Das war abscheulich von ihm.
U
او
[مرد]
رفتار خیلی ناپسندی داشت.
Die Polizei war angewiesen, notfalls zu schießen.
U
پلیس فرمان داشت که در حال لزوم تیراندازی کند.
Wenn die Patienten zu schnell aufstehen, kann es passieren, dass sie ohnmächtig werden.
U
اگر بیماران سریع بلند بشوند تمایل به غش کردن را خواهند داشت .
Er gestand eine Affäre mit einer Frau aus seinem Büro.
U
او
[مرد]
اقرار کرد که با خانمی از دفترش ماجرای عشقی داشت.
Es war ganz anders als an meiner bisherigen Schule.
U
آنجا خیلی با مدرسه قبلی من فرق داشت.
erwartungsvoll
<adv.>
U
با چشم داشت
[با انتظار]
gespannt
<adv.>
U
با چشم داشت
[با انتظار]
Die letzte Entscheidung in dieser Angelegenheit liegt beim Richter.
U
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
Der Bus hielt an, um zu tanken.
U
اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
Er kam ums Leben, als sein Fallschirm versagte.
U
بخاطر اینکه چترش کار نکرد
[عیب فنی داشت]
او
[مرد]
کشته شد.
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com