Deudic | چروک | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی


Total search result: 7 (2873 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	Falte {f} U	چروک
	Furche {f} U	چروک

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	schrumpfen U	چروک شدن [جمع شدن ] [کوچک شدن ] [عقب کشیدن] [کاهش یافتن] [آب رفتن]
	kleiner werden U	چروک شدن [جمع شدن ] [کوچک شدن ] [عقب کشیدن] [کاهش یافتن] [آب رفتن]
	einfallen U	چروک شدن [جمع شدن ] [کوچک شدن ] [عقب کشیدن] [کاهش یافتن] [آب رفتن]
	schwinden U	چروک شدن [جمع شدن ] [کوچک شدن ] [عقب کشیدن] [کاهش یافتن] [آب رفتن]
	sich zusammenziehen U	چروک شدن [جمع شدن ] [کوچک شدن ] [عقب کشیدن] [کاهش یافتن] [آب رفتن]

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)