Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 13 (7426 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Warum arbeitest Du nicht? Sind Deine Finger gebrochen?
U
چرا کار نمی کنی؟ مگر دستت شکسته است؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Ich bin sauer auf dich, weil...
U
از دستت خیلی ناراحتم چونکه...
Schade, dass du nicht mitkommen konntest. Du hast etwas verpasst!
U
حیف شد که تو نتوانستی همراه با ما بیایی. فرصت از دستت رفت.
Frakturschrift
{f}
U
خط شکسته
Demut
{f}
U
شکسته نفسی
Chiropraktik
{f}
U
شکسته بندی
defekt
<adj.>
U
شکسته
[دستگاهی]
spitze Klammer
{f}
U
پرانتز شکسته
ein gebrochener Arm
U
بازوی شکسته
Kauderwelsch
{n}
U
حرف شکسته و نامفهوم
Geschwafel
{n}
U
حرف شکسته و نامفهوم
sich klein vorkommen
U
احساس شکسته نفسی کردن
sich gedemütigt fühlen
U
احساس شکسته نفسی کردن
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com