Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 Deutsch Persisch Menu
wie auch schon bisher U همینطور که در گذشته هم اینطور بوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
statt wie bisher ... U بجای اینکه همینطور که تا به حال بوده ....
ich auch ! U من هم همینطور !
Gleichfalls. برای تو هم همینطور.
wie zuvor vereinbart <adv.> U همینطور که قبلا موافقت شد
Dachte ich mir. U منم همینطور فکر کردم.
das bricht nicht ab <idiom> U همینطور ادامه دارد [موضوعی]
Ich mag keinen Kaffee. - Ich auch nicht. U من قهوه دوست ندارم. - من هم همینطور.
Die Parkplatzsuche gestaltet sich immer schwieriger. U جا پارک پیدا کردن همینطور سخت تر می شود.
ganz recht U دقیقا اینطور
genau! U دقیقا اینطور!
Ihre Blicke trafen sich. U آنها به هم زل زدند. [همینطور به معنی گفتگوی بدون مکالمه یا عشق به هم]
Ich nehme es an, ja. U من اینطور حدس می زنم. بله.
Es ist vorbestimmt, dass er ... U سرنوشت او اینطور تعیین شده که او ...
Er ist dazu erzogen, ... U او را اینطور بار آورده اند که ...
lichten U رقیق شدن [و اینطور درخشیدن ]
Das ist allgemein so. U به طور کلی اینطور است .
Sieht ganz so aus, oder? U اینطور به نظر می رسد نه؟ [اصطلاح روزمره]
Es liegt in der Natur der Sache. U این موضوع ذاتا اینطور است.
Wir sind ganz zufrieden, so wie es ist. U اینطور که هست ما کاملا راضی هستیم.
Jungen sind nun einmal so. U پسرها حالا دیگه اینطور هستند.
Es liegt in der Natur der Dinge. U این موضوع ذاتا اینطور است.
Kurt [Kurzform von Konrad] کورت [نام و همینطور نام خانوادگی آلمانی]
auf diese Weise <adv.> U بدین گونه [از این قرار] [اینطور] [بنابر این] [چنین ]
dadurch <adv.> U بدین گونه [از این قرار] [اینطور] [بنابر این] [چنین ]
so <adv.> U بدین گونه [از این قرار] [اینطور] [بنابر این] [چنین ]
somit <adv.> U بدین گونه [از این قرار] [اینطور] [بنابر این] [چنین ]
auf diese Weise U به اینطور [به این شکل] [اینطوری] [بنابر این]
so <adv.> U به اینطور [به این شکل] [اینطوری] [بنابر این]
Vergangenheit {f} U گذشته
ganz zu schweigen von <conj.> U گذشته از
und schon gar nicht <conj.> U گذشته از
In der Vergangenheit. U در گذشته.
gar nicht zu reden von <conj.> U گذشته از
Hochwasser U مد [علامت که نشان میدهد بلندترین مد چه زمانی بوده است]
Altruist {m} U از خود گذشته
vergangener Monat U ماه گذشته
voriger Monat U ماه گذشته
weiterhin U از این گذشته
Rückblick {m} [auf] U نگاه به گذشته
außerdem <adv.> U گذشته از این
unter anderem <adv.> U به جز آن [گذشته از این]
Rückschau {f} [auf] U نگاه به گذشته
außerdem <adv.> U به جز آن [گذشته از این]
unter anderem <adv.> U از این گذشته
unter anderem <adv.> U گذشته از این
darüber hinaus <adv.> U به جز آن [گذشته از این]
darüber hinaus <adv.> U از این گذشته
darüber hinaus <adv.> U گذشته از این
unabhängig davon <adv.> U به جز آن [گذشته از این]
unabhängig davon <adv.> U از این گذشته
unabhängig davon <adv.> U گذشته از این
außerdem <adv.> U از این گذشته
einstig <adj.> U سابقی [قدیمی] [گذشته]
früher <adj.> U سابقی [قدیمی] [گذشته]
ehemalig <adj.> U سابقی [قدیمی] [گذشته]
der Vergangenheit angehören U داستان گذشته بودن
Präteritum {n} U زمان گذشته [دستور زبان]
in der Vergangenheit U در زمان گذشته [دستور زبان]
im Präteritum U در زمان گذشته [دستور زبان]
Am letzten Dienstag habe ich mich einer Operation unterzogen. U سشنبه گذشته من را جراحی کردند.
erste Vergangenheit {f} U زمان گذشته [دستور زبان]
gab U صیغه فعل گذشته مطلق از مصدر
das Vergangene U چیزی که در گذشته پیش آمد و تمام شد
Schnee von gestern <idiom> U هر چه گذشت گذشته. [غیر قابل تغییراست] [اصطلاح]
Sie hat sich nicht für meine Probleme interessiert, geschweige denn, dass sie mir geholfen hat. U مشکلاتم برای او [زن] بی اهمیت بودند گذشته از کمک به من.
Ich kann mich noch erinnern, auch wenn [wiewohl] es schon lange her ist. [wenn es auch schon lange her ist.] U با اینکه خیلی وقت از آن گذشته است من هنوز به خاطرش دارم.
Ich möchte ein wenig ausholen und erläutern wie ... U به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
wie bisher U مثل قبل [مثل گذشته]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Deudic.com