Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (4857 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Filmstreifen {m} U نوار فیلم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Dokumentarfilm {m} U فیلم مستند
Filmpreis {m} U جایزه فیلم
Filmspule {f} U قرقره فیلم
Drehbuch {n} U داستان فیلم
Filmvorstellung {f} U نمایش فیلم
Filmregisseur {m} U کارگردان فیلم
Fernsehspiel {n} U فیلم تلویزیونی
Fernsehfilm {m} U فیلم تلویزیونی
Drehbuch {n} U فیلم نامه
Farbfilm {m} U فیلم رنگی
Entwicklung {f} U ظهور [فیلم]
Filmspule {f} U حلقه فیلم
Szenario {n} U متن فیلم سینمایی
Drehbuchautor {m} U فیلم نامه نویس
Filmprojektor {m} U دستگاه پرژکتور فیلم
Film {m} U فیلم [عکاسی یا سینما]
Filmatelier {n} U استودیوی فیلم برداری
Filmgelände {n} U استودیوی فیلم برداری
Filmstudio {n} U استودیوی فیلم برداری
Machen Sie von jedem Film drei Abzüge. U از هر فیلم سه تا کپی بکنید.
Filmproduzent {m} U تهیه کننده فیلم
Filmheld {m} U هنرپیشه اول فیلم
Filmvorschau {f} U نمایش نمونه فیلم
Filmleinwand {f} U پرده نمایش فیلم
Filmkamera {f} U دوربین فیلم برداری
Filmgesellschaft {f} U شرکت فیلم سازی
Vorkämpfer {m} U بازیگر عمده [در فیلم یا نمایش]
Entwickler {m} U دوای ظاهر کردن فیلم
auftreten U بازی کردن [فیلم یا تئاتر]
fesselnd <adj.> U مجذوب کننده [کتاب یا فیلم]
spannend <adj.> U مجذوب کننده [کتاب یا فیلم]
Protagonist {m} U بازیگر عمده [در فیلم یا نمایش]
Sie stellt in dem Film eine Tänzerin dar. U او [زن] نقش یک رقاص [زن] را در فیلم بازی می کند.
sich [Dativ] eine DVD reinziehen <idiom> U فیلم دی وی دی نگاه کردن [اصطلاح روزمره]
nicht zum Ansehen [Anschauen] [Film, TV] <adj.> U ارزش دیدن نداشته باشد [فیلم یا تلویزیون]
Die Dokumentation versucht, die Ereignisse wahrheitsgetreu zu schildern. U این فیلم مستند تلاش می کند صادقانه رویدادها را توصیف کند.
Vorlage {f} auf Film U فیلم شفاف چاپ افست [فناوری چاپ ]
Band {f} U نوار
Binde {f} U نوار
Symbol {n} U نوار
Zeichen {n} U نوار
Markierung {f} U نوار
Die Botschaft des Films ist, dass ... U پیام این فیلم این است که ...
Besprechung {f} U ضبط [نوار]
Bandaufnahme {f} U ضبط نوار
Fließband {n} U نوار رونده
Förderband {n} U نوار متحرک
Fließband {n} U نوار متحرک
Binde {f} U نوار بهداشتی
Bandmaß {n} U نوار متر
Bändchen {n} U نوار کوچک
Bandage {f} U نوار زخم بندی
Wundpflaster {n} U نوار روپوش زخم
Pflaster {n} U نوار روپوش زخم
Band {f} U نوار [ضبط صوت و ویدئو]
Farbband {n} U نوار رنگی [ماشین تحریر]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com