Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (7901 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Ich gehe zum Friseur, um meine Haare schneiden zu lassen.
U
میروم به سلمانی تا موهایم را برایم بزنند.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Wenn ich so etwas sehe, stellen sich mir die Haare auf.
U
وقتی من همچه چیزی میبینم موهایم سیخ می شوند.
ich gehe
من میروم
Ich gehe nach Hause
U
من به خانه میروم
Ich gehe schwimmen.
U
من میروم شنا کنم.
Ich fahre nach Berlin.
U
من به برلین میروم
[با وسیله نقلیه]
.
Wenn er nicht bald kommt, gehe ich.
U
اگر او
[مرد]
زود نیاد، من میروم.
Eiweiß schaumig
[steif]
[zu Schnee]
schlagen
U
سفیده تخم مرغ را آنقدر بزنند که سفت شود
Friseur
{m}
U
سلمانی
Friseuse
{f}
U
سلمانی
Friseursalon
{m}
U
مغازه سلمانی
Friseurladen
{m}
U
مغازه سلمانی
Frisiertisch
{m}
U
میز سلمانی
Frisiertisch
{m}
U
پیشخوان سلمانی
Frisiermantel
{m}
U
روپوش سلمانی
Ich gehe zur Disco, um Freunde zu treffen.
U
من به دیسکو میروم تا دوستان را ملاقات کنم
[برای دیدار دوستان]
.
Halten Sie meinen Platz frei?
U
جای من را برایم نگه می دارید؟
Ich pfeife drauf.
<idiom>
U
برایم اصلا مهم نیست.
Rufen Sie mir bitte ein Taxi?
U
می توانید یک تاکسی برایم صدا کنید؟
Können Sie mir ein Taxi rufen?
U
می توانید یک تاکسی برایم صدا بزنید؟
Da will mir jemand was in die Schuhe schieben!
U
برایم پاپوش درست کرده اند!
Er lüftete -zog- den Hut vor mir, als ich vorbeiging.
U
هنگامی که رد شدم کلاهش را برایم برداشت.
[Der Termin]
Das ist
[mir]
zu kurzfristig.
U
آگاهی
[برایم]
خیلی کوتاه مدت است.
Ich pfeife eben darauf.
<idiom>
U
عین خیالم نیست
[برایم بیتفاوت است]
Das werden Sie mir büßen!
U
این
[گناه به من]
را برایم جبران خواهی کرد!
Würden Sie bitte dieses Paket für mich wiegen?
U
می توانید لطفا این بسته را برایم وزن بکنید.
Senden Sie mir bitte Informationen zu ...
U
خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
Gibt es einen waschsalon mit Dienstleistung in der Nähe?
U
یک سالن لباس شویی که آنها برایم بشورند در نزدیکی به ما هست؟
Sie hat mir, wie versprochen, die Fotos von gestern Abend geschickt.
U
او
[زن]
عکسهای دیشبی را آنطور که موعود شده بود برایم فرستاد.
Ich ließ es erledigen.
U
من این را دادم برایم انجام بدهند
[به اون رسیدگی بکنند]
.
Ich hab's eilig. Mach' mir rasch ein Brötchen. Das ess' ich dann unterwegs aus der Faust.t
U
من عجله دارم. برایم یک ساندویچ کوجک سریع درست بکن. آن را بعد در راه می خورم.
In all den Jahren, wo ich Auto fahre, ist mir so ein Verhalten noch nicht untergekommen.
U
در تمام این سالها که من رانندگی میکنم همچه رفتاری برایم هنوز پیش نیامده است.
Das interessiert mich.
U
آن موردعلاقه من است.
[برایم جالب است]
Recent search history
Forum search
2
هر كاري دلت ميخواد بكن!
1
من هر روز سر کار با دوچرخه میروم
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com