Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (6012 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Ich möchte ein Zimmer für eine Person
[zwei Personen]
reservieren.
U
من می خواهم یک اتاق برای یک نفر
[دو نفر]
رزرو کنم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Ich möchte ein Zimmer für morgen reservieren.
U
من می خواهم یک اتاق برای فردا رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für drei Nächte reservieren.
U
من می خواهم یک اتاق برای سه شب رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für den einundzwanzigsten Juni reservieren.
U
من می خواهم یک اتاق برای ۲۱ ژوین رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für drei Personen.
U
من یک اتاق برای سه نفر می خواهم.
Other Matches
Ich möchte ein Doppelzimmer.
U
من یک اتاق دو نفره می خواهم.
Ich möchte ein Einzelzimmer.
U
من یک اتاق یک نفره می خواهم.
Kochnische
{f}
U
گوشه اتاق برای آشپزی
Ich möchte ein Zimmer für eine Nacht reservieren.
U
من میخواهم یک اتاق برای یک شب رزرو کنم.
Ich werde dazu ein Cisco-Ticket eröffnen und im Laufe des Tages eine Statusrückmeldung dazu geben.
U
من یک سیسکو تیکت باز خواهم کرد و در طول روز وضعیت آن را هم اعلام خواهم کرد.
Zimmer frei
U
اتاق برای اجاره
[در خانه شخصی]
[در آگهی]
Gästezimmer
{n}
U
اتاق برای اجاره
[در خانه شخصی]
[در آگهی]
Privatzimmer
{n}
U
اتاق برای اجاره
[در خانه شخصی]
[در آگهی]
Wie viel kostet ein Zimmer für zwei Personen?
U
بهای یک اتاق برای دو نفر چقدر است؟
Mehrbettzimmer nur für Frauen
U
اتاق چند تخت خوابه فقط برای بانوان
Ich möchte zwei Sitzplätze.
U
من دو تا نشیمنگاه می خواهم.
Ich möchte etwas zum Essen.
من غذا می خواهم.
Ich möchte einen Liegewagenplatz.
U
من یک تختک می خواهم.
Ich brauche Benzin.
U
می خواهم بنزین بزنم.
Ich möchte gerne zu Herrn ...
U
من می خواهم آقای ... را ببینم.
Ich möchte ein Zweibett-Schlafabteil.
U
من یک واگن با دو تختخواب می خواهم.
Ich möchte nach Schiraz.
U
من می خواهم به شیراز بروم.
Ich möchte noch eine Nacht bleiben.
U
من یک شب دیگر می خواهم بمانم.
Ich möchte mich beschweren.
U
من می خواهم شکایت بکنم.
Ich gehe der Sache nach.
U
من موضوع را دنبال خواهم کرد.
Ich möchte meine Reservierung stornieren.
U
من می خواهم رزروم را لغو بکنم.
Zuerst möchte ich sagen, dass ...
U
نخستین همه می خواهم بگویم که ...
Nichts für ungut!
U
نمی خواهم توهین کنم!
Ich möchte einen Sitzplatz am Fenster.
U
من یک صندلی کنار پنجره می خواهم.
Ich möchte einen Schlafwagenplatz.
U
من یک جا در واگن تختخواب دار می خواهم.
Ich möchte meine Reservierung ändern.
U
من می خواهم رزروم را تغییر بدهم.
Ich möchte meine Reservierung bestätigen.
U
من می خواهم رزروم را تایید کنم.
Ich möchte gerne zu Herrn ...
U
من می خواهم آقای ... را ملاقات کنم.
Ich möchte einen Sitzplatz reservieren.
U
من می خواهم یک نشیمنگاه رزرو بکنم.
Ich möchte ein Auto mieten.
U
من یک خودرو می خواهم کرایه کنم.
Ich möchte einen Sitzplatz am Gang.
U
من یک صندلی نزدیک به راهرو می خواهم.
Ich möchte mein eigenes Zuhause haben.
U
من منزل خودم را می خواهم داشته باشم.
Ich werde es mir überlegen.
U
در این خصوص فکر خواهم کرد.
Ich werde einen Prozess anstrengen.
U
من دعوی حقوقی را آغاز خواهم کرد.
Eine Fahrkarte nach Abadan.
U
یک بلیط
[قطار یا اتوبوس]
به آبادان می خواهم.
Ich möchte mich ausziehen.
U
من می خواهم
[لخت بشوم]
لباسهایم را در بیاورم.
Ich mache das schon.
U
من این کار را انجام خواهم داد.
Ich will Sie nicht länger aufhalten.
U
نمی خواهم که خیلی معطلتان کنم.
Lassen Sie sich nicht abhalten!
U
نمی خواهم مزاحم شما باشم!
Ich werde dir zuliebe darauf verzichten.
U
من بخاطر تواز آن دست خواهم برداشت.
Ich will mich dazu nicht äußern.
U
من نمی خواهم در باره آن مورد نظری بدهم.
Ich möchte meine Internt Wertkarte wiederaufladen.
U
کارت اینترنتی ام را می خواهم دوباره شارژ بکنم.
Ich möchte mir alte Münzen ansehen.
U
من می خواهم سکه های قدیمی را تماشا کنم.
Sie müssen mich anhören.
U
شما باید به من گوش بکنید
[ببینید چی می خواهم بگویم]
.
Wenn ich nur daran denke, kommt es mir schon hoch!
U
وقتی که بهش فکر می کنم می خواهم بالا بیاورم!
Ich möchte morgen früh
[mittag, abend]
um ... Uhr abfahren.
U
من می خواهم فردا صبح
[ظهر شب]
ساعت ... حرکت کنم.
Ich brauche bleifrei
[Normal, Super, Diesel]
.
U
بنزین بدون سرب
[معمولی. سوپر. دیزل]
می خواهم بزنم.
Ich werde ihn morgen anrufen - oder nein, ich versuch's gleich.
U
من فردا با او
[مرد]
تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
Zimmer
{n}
U
اتاق
Boden
{m}
U
کف اتاق
Falltür
{f}
U
در کف اتاق
Raum
{m}
U
اتاق
Fußboden
{m}
U
کف اتاق
Empfangszimmer
{n}
U
اتاق پذیرایی
Dachstube
{f}
U
اتاق زیرشیوانی
Fremdenzimmer
{n}
U
اتاق اجاره ای
Einbettzimmer
{n}
U
اتاق یک تختخوابه
Diele
{f}
U
تخته کف اتاق
Bootsvermietung
{f}
U
کرایه اتاق
Beratungszimmer
{n}
U
اتاق مشاوره
Fußbodenbelag
{m}
U
کف پوش اتاق
Fußbodenbelag
{m}
U
پوشش کف اتاق
Ankleidezimmer
{n}
U
اتاق رخت کن
Billardzimmer
{n}
U
اتاق بیلیارد
Einbettzimmer
{n}
U
اتاق یک نفره
Bootsverleih
{m}
U
کرایه اتاق
Ankleideraum
{m}
U
اتاق رخت کن
Folterkammer
{f}
U
اتاق شکنجه
Bohnerwachs
{n}
U
واکس کف اتاق
Estrich
{m}
U
مصالح کف اتاق
Besprechungszimmer
{n}
U
اتاق کنفرانس
Doppelzimmer
{n}
U
اتاق دو تخته
Badezimmer
{n}
U
اتاق حمام
Familienzimmer
{n}
U
اتاق خوانوادگی
Doppelzimmer
{n}
U
اتاق دونفره
Einzelzimmer
{n}
U
اتاق یکنفره
Was für ein charmantes Zimmer!
U
چه اتاق فریبایی!
Kinderzimmer
{n}
اتاق بچه
Verhandlungssaal
{m}
U
اتاق دادگاه
Kreißsaal
{m}
U
اتاق زایمان
Wartezimmer
{n}
U
اتاق انتظار
Hobbyraum
{m}
U
اتاق سرگرمی
Schwesternzimmer
{n}
U
اتاق پرستار
Amtsstube
{f}
U
اتاق دفتر
Einzelzimmer
{n}
U
اتاق یک نفره
Amtsstube
{f}
U
اتاق اداره
Arbeitszimmer
{n}
U
اتاق مطالعه
Notaufnahmestelle
{f}
U
اتاق عمل اورژانس
Unfallstation
{f}
U
اتاق عمل اورژانس
Notfallaufnahme
{f}
U
اتاق عمل اورژانس
Das Zimmer ist schmutzig.
U
اتاق کثیف است.
Es gibt ein Problem mit meinem Zimmer.
U
اتاق من اشکال دارد.
Notfallstation
{f}
U
اتاق عمل اورژانس
Erker
{m}
U
شاه نشین
[اتاق]
Cockpit
{n}
U
اتاق خلبان
[هواپیما]
abwesend vom Computer
U
دور از کامیوتر
[در اتاق چت]
Es gibt kein
[warmes]
Wasser.
U
آب
[گرم]
نیست.
[در اتاق]
Dachstube
{f}
U
اتاق زیر شیروانی
Dachkammer
{f}
U
اتاق زیر شیروانی
Dachboden
{m}
U
اتاق زیر شیروانی
Rettungsstelle
{f}
U
اتاق عمل اورژانس
Dreibettzimmer
{n}
U
اتاق سه تخت خوابه
OP-Schwester
{f}
U
پرستار اتاق عمل
nicht an der Tastatur
U
دور از کامیوتر
[در اتاق چت]
Notaufnahme
{f}
U
اتاق عمل اورژانس
eigenes Bad
U
با حمام
[اتاق هتل]
Ich möchte ein Dreibettzimmer.
U
من یک اتاق سه تخته میخواهم.
Arbeitszimmer
{n}
U
اتاق کار
[کارگاه ]
Klausur
{f}
U
اتاق راهبان
[دین]
Operationsschwester
{f}
U
پرستار اتاق عمل
Coupé
{n}
U
اتاق داخل ترن
Ich nehme es.
U
من این
[اتاق]
را برمیدارم.
Arbeitszimmer
{n}
U
اتاق کار یا تدریس
[در خانه]
Haben Sie etwas mit Aussicht?
U
با منظره دارید؟
[اتاق هتل]
Rinder
[Zimmer]
in übelstem Zustand
U
دام
[اتاق]
در بدترین وضعیت
gemischtes Mehrbettzimmer
{n}
U
اتاق چند خوابه مختلط
Maria ist im Zimmer nebenan.
U
ماری در اتاق پهلویی است.
Haben Sie etwas helleres?
U
روشنتر از این دارید؟
[اتاق]
Haben Sie etwas günstigeres?
U
ارزانتر از این دارید؟
[اتاق]
Das Zimmer ist stinkig.
U
اتاق بوی گند می دهد.
Das Zimmer ist laut.
U
اتاق
[در جای]
پر سروصدایی است.
Darf ich ein Zimmer sehen?
U
اجازه دارم یک اتاق را ببینم؟
Das Zimmer ist verschimmelt.
U
اتاق کپک زده است.
Haben Sie etwas größeres?
U
بزرگتر از این دارید؟
[اتاق]
Haben Sie ein Zimmer?
U
یک اتاق دارید؟
[گفتگو روزمره]
Haben Sie etwas kleineres?
U
کوچکتر از این دارید؟
[اتاق]
Haben Sie etwas besseres?
U
بهتر از این دارید؟
[اتاق]
Haben Sie etwas ruhigeres?
U
ساکت تر از این دارید؟
[اتاق]
Ich möchte ein Doppelbettzimmer.
U
من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
Das Zimmer ist verraucht.
U
اتاق دود گرفته است.
Bleikammerverfahren
{n}
U
فرایند اتاق سربی
[شیمی]
Eines Tages möchte ich ein Pferd haben, das ganz mir gehört.
U
روزی من می خواهم یک اسب داشته باشم که شخصا به من تعلق داشته باشد.
Wir müssen das Zimmer in Ordnung bringen.
U
ما باید اتاق را آماده
[مرتب]
کنیم.
Darf ich ein anderes Zimmer sehen?
U
اجازه دارم یک اتاق دیگری ببینم؟
Wann muss ich das Zimmer verlassen?
U
کی باید از اتاق
[هتل ]
بیایم بیرون؟
nur mit Waschbecken
U
فقط با دست شویی
[اتاق در هتل ]
Haben Sie etwas auf einer niedrigeren Etage?
U
در طبقه پایینتر دارید؟
[اتاق هتل]
mieten
U
اجاره کردن
[اتاق و آپارتمان و غیره]
Dachbodenleiter
{f}
U
نردبان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Dachbodenleiter
{f}
U
پلکلان کشویی
[مخصوص اتاق زیرشیروانی]
Das Zimmer ist zu heiss
[kalt]
.
U
اتاق بیش از حد داغ
[سرد]
است.
Das Zimmer ist muffig.
U
اتاق بوی ناگرفته پوسیده دارد.
mieten
U
کرایه کردن
[اتاق و آپارتمان و غیره]
Bett im Mehrbettzimmer
{n}
U
تخت خواب در اتاق چند تختخوابه
Wie viel Betten pro Zimmer?
U
چند تا تخت خواب در هر اتاق
[هست]
؟
Haben Sie etwas auf einer höheren Etage?
U
در طبفه بالاتر دارید؟
[اتاق هتل]
Bude
{f}
U
اتاق خصوصی
[در خانه]
[اصطلاح روزمره]
Wie viel kostet ihr günstigstes Zimmer?
U
قیمت ارزانترین اتاق شما چقدر است؟
Suite
{f}
U
اتاق
[با آشپزخانه کوچک و حمام و میز نهار]
Wie kann ich das Zimmer kühler
[wärmer]
machen?
U
چطور می توانم اتاق را سردتر
[گرمتر]
بکنم؟
Haben Sie WLAN im Zimmer?
U
شبکه بیسیم رایانه در اتاق دارید؟
[در هتل]
Hotelzimmer sind dort ziemlich teuer.
U
قیمت
[اتاق]
هتل آنجا واقعا گران است.
fliessendes Wasser
U
دستشویی در اتاق است ولی توالت و حمام نیست
[مهمانسرا]
Haben Sie ein rollstuhl-gängiges Zimmer?
U
شما یک اتاق که قابل دسترس صندلی چرخ دار باشد دارید؟
Nach dem Essen zieht er sich gerne in sein Arbeitszimmer zurück.
U
پس از شام او
[مرد]
دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
A- Du meinst ich sollte zwei Tage für die Prüfung üben, um sie zu bestehen. Ich werde drei Tage dafür üben. B- Dann, nur zu!
U
الف - منظورت اینست که من باید دو روز تمرین کنم تا امتحان را قبول بشوم. من سه روز تمرین خواهم کرد. ب - خوب پس خدا بیشتر قدرت بده!
Lasterhöhle
{f}
U
اتاق ترسناک و وحشتناک
[اصطلاح تحقیر آمیز]
[اصطلاح روزمره]
Ansteckbukett
{n}
U
دسته گلی که برای زدن روی مچ دست تهیه میشود
[برای جشن فارغ التحصیل از دبیرستان]
Wir ersuchen um eine Vorlaufzeit von mindestens zwei Wochen
[damit wir]
[für etwas]
[vor etwas]
.
U
درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری
[کار]
اعطاء کنید
[تا ما ]
[برای چیزی]
[قبل از چیزی]
.
für mich allein
U
تنها برای من
[برای من تنهایی]
dediziert
<adj.>
U
اختصاصی
[برای کار خاص]
[برای مقصود خاص]
[رایانه شناسی]
zu Ihrer Information
U
برای آگاهی شما
[برای اینکه شما آگاه باشید]
zur Information
U
برای آگاهی شما
[برای اینکه شما آگاه باشید]
eigen
<adj.>
U
اختصاصی
[برای کار خاص]
[برای مقصود خاص]
fest zugeordnet
<adj.>
U
اختصاصی
[برای کار خاص]
[برای مقصود خاص]
eigens
[dafür]
eingerichtet
<adj.>
U
اختصاصی
[برای کار خاص]
[برای مقصود خاص]
sich um etwas
[Akkusativ]
raufen
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
sich um etwas reißen
U
هجوم کردن با عجله برای چیزی
[با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
Jemanden für etwas besonders empfänglich
[anfällig]
machen
U
کسی را برای چیزی مستعد کردن
[زمینه چیزی را برای کسی مهیاساختن ]
per
U
برای هر
pro
U
برای هر
für
U
برای هر
für
[ Akkusativ]
<prep.>
U
برای
zum Beispiel
برای مثال
zum Beispiel
برای نمونه
Zum Beispiel?
U
برای مثال؟
Gleichfalls.
برای تو هم همینطور.
deswegen
<conj.>
U
برای اینکه
Ewig
U
برای همیشه
für die Zukunft
U
برای آینده
fernerhin
<adv.>
U
برای آینده
künftig
<adv.>
U
برای آینده
um zu ...
U
برای
[اینکه]
als Rache
[für]
U
انتقام
[برای]
alternativ
[zu]
<adj.>
U
دیگری
[برای]
weil
<conj.>
U
برای اینکه
denn
<conj.>
U
برای اینکه
da
<conj.>
U
برای اینکه
um ... zu
U
برای
[اینکه]
und zwar
<adv.>
U
برای مثال
zum Kochen geeignet
<adj.>
U
برای آشپزی
Ewigkeit
{f}
U
برای همیشه
eine Übernachtungsmöglichkeit
{f}
U
خوابگاه برای یک شب
Bemühungen
{pl}
[um]
U
تلاش
[برای]
Bemühungen
{pl}
[um]
U
کوشش
[برای]
zur Ansicht
U
برای بازرسی
für alle
U
برای همه
auf die Dauer
U
برای ادامه
Sie
<pron.>
U
شما
[رسمی برای تو]
Bauholz
{n}
U
چوب برای ساختن
Recent search history
Forum search
1
حروف الفبا و نشانه ها
3
was bedeutet Präteritum in Farsi?
1
zwar
2
Arschloch
1
برای رشد به درون خود نفوذ و سفر کنید
1
برای شاد کردن دیگران باید بعضی وقتها هم باخت
2
براى همه شما!
2
Maazouriat dashtan...Z.B:Ich kann nicht es dir erzählen ,ich bin ..?
2
Eine Bitte an Web Master!:-): Wir müssen jedesmal "(code amniati) schreiben bei jeder Frage..das nimmt viel Zeit:-(( und man verzichtet langsam auf diese Website..ich mag Ihre Website sehr ..aber..
2
ich habe gesorgt ich werde gesorgt haben was bedeutet
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com