Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4739 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Ich möchte ein Zimmer für eine Nacht reservieren. U من میخواهم یک اتاق برای یک شب رزرو کنم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Ich möchte ein Zimmer für drei Nächte reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای سه شب رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für morgen reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای فردا رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für den einundzwanzigsten Juni reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای ۲۱ ژوین رزرو کنم.
Ich möchte ein Zimmer für eine Person [zwei Personen] reservieren. U من می خواهم یک اتاق برای یک نفر [دو نفر] رزرو کنم.
Ich möchte ein Dreibettzimmer. U من یک اتاق سه تخته میخواهم.
Ich möchte ein Doppelbettzimmer. U من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
Die Reservierung ist für den vierzehnten August. U رزرو برای چهاردهم اوت است.
Die Reservierung ist für Montag nächster Woche. U رزرو برای دوشنبه هفته آینده است.
Können Sie bitte mein nächstes Hotel anrufen zum Reservieren? U می توانید شما به هتل بعدی من برای رزرو زنگ بزنید؟
Kochnische {f} U گوشه اتاق برای آشپزی
Ich möchte ein Zimmer für drei Personen. U من یک اتاق برای سه نفر می خواهم.
Privatzimmer {n} U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Gästezimmer {n} U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Zimmer frei U اتاق برای اجاره [در خانه شخصی] [در آگهی]
Wie viel kostet ein Zimmer für zwei Personen? U بهای یک اتاق برای دو نفر چقدر است؟
Mehrbettzimmer nur für Frauen U اتاق چند تخت خوابه فقط برای بانوان
ich möschte U من میخواهم
Ich möchte ... من ... میخواهم.
Bestellung {f} U رزرو
Reservierung {f} U رزرو
Buchung {f} U رزرو
Verzeihung! U معذرت میخواهم!
Buchungsmaschine {f} U دستگاه رزرو جا
Buchungsnummer {f} U شماره رزرو جا
Buchungsfehler {m} U اشتباه در رزرو جا
Buchungsbeleg {m} U قبض رزرو جا
Platzkarte {f} U بلیط رزرو جا
Ich möchte es kaufen. من میخواهم این را بخرم.
etwas [Akkusativ] bestellen U چیزی را رزرو کردن
einen Flug buchen U یک پرواز رزرو کردن
etwas [Akkusativ] buchen U چیزی را رزرو کردن
Ich habe eine Reservierung. U من رزرو کردم. [هتل]
Brauche ich eine Reservierung? U باید رزرو بکنم؟
etwas [Akkusativ] reservieren U چیزی را رزرو کردن
etwas [Akkusativ] vorbestellen U چیزی را رزرو کردن
Was ist die Stornierungsbedingung? U شرط ابطال [رزرو] چه است؟
Kostet das eine Gebühr? U جریمه دارد؟ [لغو رزرو]
Ich möchte einen Sitzplatz reservieren. U من می خواهم یک نشیمنگاه رزرو بکنم.
Haben Sie die Reservierung gefunden? U رزرو را [ در فهرست ] پیدا کردید؟
Buchung {f} U رزرو جا [در اتومبیل ، کشتی و غیره]
Ich möchte bis 9 Uhr in Aachen ankommen. U من میخواهم تا ساعت نه صبح به آخن برسم.
Es tut mir leid, wenn ich dir auf die Zehen getreten bin. U من معذرت میخواهم اگر دلخورت [اذیتت] کردم.
Reserviert U رزرو شده [علامت روی میز رستوران]
ausgebucht U همه اتاقها رزرو شده اند [در هتل]
Ich möchte um 20 Uhr nach Essen abfahren. U من میخواهم ساعت هشت شب [قطارم یا اتوبوسم] به اسن حرکت کند.
Ohne die Bedeutung dieser Frage schmälern zu wollen, möchte ich ... U بدون اینکه اهمیت این موضوع را پایین بیاورم من میخواهم ...
Stammtisch U میز رزرو شده مهمانهایی که مرتب به رستوران می آیند [علامت]
Kann ich mit einer Kreditkarte reservieren, und mit Bargeld bezahlen? U میتوانم با کارت اعتبار رزرو و با پول نقد پرداخت کنم؟
Rufen Sie bitte ein anderes Hotel? U می توانید شما به یک هتل دیگر زنگ بزنید؟ [اگر همه اتاقها رزرو شده اند]
Raum {m} U اتاق
Falltür {f} U در کف اتاق
Zimmer {n} U اتاق
Boden {m} U کف اتاق
Fußboden {m} U کف اتاق
Fremdenzimmer {n} U اتاق اجاره ای
Empfangszimmer {n} U اتاق پذیرایی
Hobbyraum {m} U اتاق سرگرمی
Einbettzimmer {n} U اتاق یک نفره
Folterkammer {f} U اتاق شکنجه
Einzelzimmer {n} U اتاق یک نفره
Was für ein charmantes Zimmer! U چه اتاق فریبایی!
Einzelzimmer {n} U اتاق یکنفره
Doppelzimmer {n} U اتاق دونفره
Familienzimmer {n} U اتاق خوانوادگی
Badezimmer {n} U اتاق حمام
Bootsverleih {m} U کرایه اتاق
Ankleideraum {m} U اتاق رخت کن
Bohnerwachs {n} U واکس کف اتاق
Estrich {m} U مصالح کف اتاق
Einbettzimmer {n} U اتاق یک تختخوابه
Ankleidezimmer {n} U اتاق رخت کن
Diele {f} U تخته کف اتاق
Bootsvermietung {f} U کرایه اتاق
Beratungszimmer {n} U اتاق مشاوره
Fußbodenbelag {m} U کف پوش اتاق
Verhandlungssaal {m} U اتاق دادگاه
Besprechungszimmer {n} U اتاق کنفرانس
Billardzimmer {n} U اتاق بیلیارد
Doppelzimmer {n} U اتاق دو تخته
Schwesternzimmer {n} U اتاق پرستار
Kreißsaal {m} U اتاق زایمان
Wartezimmer {n} U اتاق انتظار
Fußbodenbelag {m} U پوشش کف اتاق
Kinderzimmer {n} اتاق بچه
Amtsstube {f} U اتاق دفتر
Dachstube {f} U اتاق زیرشیوانی
Arbeitszimmer {n} U اتاق مطالعه
Amtsstube {f} U اتاق اداره
Coupé {n} U اتاق داخل ترن
Ich nehme es. U من این [اتاق] را برمیدارم.
Klausur {f} U اتاق راهبان [دین]
Arbeitszimmer {n} U اتاق کار [کارگاه ]
Erker {m} U شاه نشین [اتاق]
Dachboden {m} U اتاق زیر شیروانی
OP-Schwester {f} U پرستار اتاق عمل
Cockpit {n} U اتاق خلبان [هواپیما]
Dachstube {f} U اتاق زیر شیروانی
Dachkammer {f} U اتاق زیر شیروانی
Operationsschwester {f} U پرستار اتاق عمل
Es gibt kein [warmes] Wasser. U آب [گرم] نیست. [در اتاق]
Notaufnahme {f} U اتاق عمل اورژانس
Es gibt ein Problem mit meinem Zimmer. U اتاق من اشکال دارد.
Das Zimmer ist schmutzig. U اتاق کثیف است.
nicht an der Tastatur U دور از کامیوتر [در اتاق چت]
abwesend vom Computer U دور از کامیوتر [در اتاق چت]
eigenes Bad U با حمام [اتاق هتل]
Notaufnahmestelle {f} U اتاق عمل اورژانس
Dreibettzimmer {n} U اتاق سه تخت خوابه
Ich möchte ein Doppelzimmer. U من یک اتاق دو نفره می خواهم.
Notfallstation {f} U اتاق عمل اورژانس
Ich möchte ein Einzelzimmer. U من یک اتاق یک نفره می خواهم.
Rettungsstelle {f} U اتاق عمل اورژانس
Notfallaufnahme {f} U اتاق عمل اورژانس
Unfallstation {f} U اتاق عمل اورژانس
Haben Sie etwas kleineres? U کوچکتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas ruhigeres? U ساکت تر از این دارید؟ [اتاق]
Das Zimmer ist laut. U اتاق [در جای] پر سروصدایی است.
Haben Sie etwas helleres? U روشنتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas mit Aussicht? U با منظره دارید؟ [اتاق هتل]
Das Zimmer ist verraucht. U اتاق دود گرفته است.
Das Zimmer ist verschimmelt. U اتاق کپک زده است.
Bleikammerverfahren {n} U فرایند اتاق سربی [شیمی]
Haben Sie etwas größeres? U بزرگتر از این دارید؟ [اتاق]
Haben Sie etwas besseres? U بهتر از این دارید؟ [اتاق]
Darf ich ein Zimmer sehen? U اجازه دارم یک اتاق را ببینم؟
Haben Sie etwas günstigeres? U ارزانتر از این دارید؟ [اتاق]
Rinder [Zimmer] in übelstem Zustand U دام [اتاق] در بدترین وضعیت
Arbeitszimmer {n} U اتاق کار یا تدریس [در خانه]
gemischtes Mehrbettzimmer {n} U اتاق چند خوابه مختلط
Das Zimmer ist stinkig. U اتاق بوی گند می دهد.
Haben Sie ein Zimmer? U یک اتاق دارید؟ [گفتگو روزمره]
Maria ist im Zimmer nebenan. U ماری در اتاق پهلویی است.
Dachbodenleiter {f} U پلکلان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
mieten U اجاره کردن [اتاق و آپارتمان و غیره]
Wir müssen das Zimmer in Ordnung bringen. U ما باید اتاق را آماده [مرتب] کنیم.
Bude {f} U اتاق خصوصی [در خانه] [اصطلاح روزمره]
Dachbodenleiter {f} U نردبان کشویی [مخصوص اتاق زیرشیروانی]
mieten U کرایه کردن [اتاق و آپارتمان و غیره]
Bett im Mehrbettzimmer {n} U تخت خواب در اتاق چند تختخوابه
Das Zimmer ist muffig. U اتاق بوی ناگرفته پوسیده دارد.
Wie viel Betten pro Zimmer? U چند تا تخت خواب در هر اتاق [هست] ؟
Das Zimmer ist zu heiss [kalt] . U اتاق بیش از حد داغ [سرد] است.
Wann muss ich das Zimmer verlassen? U کی باید از اتاق [هتل ] بیایم بیرون؟
nur mit Waschbecken U فقط با دست شویی [اتاق در هتل ]
Haben Sie etwas auf einer niedrigeren Etage? U در طبقه پایینتر دارید؟ [اتاق هتل]
Darf ich ein anderes Zimmer sehen? U اجازه دارم یک اتاق دیگری ببینم؟
Haben Sie etwas auf einer höheren Etage? U در طبفه بالاتر دارید؟ [اتاق هتل]
Wie kann ich das Zimmer kühler [wärmer] machen? U چطور می توانم اتاق را سردتر [گرمتر] بکنم؟
Haben Sie WLAN im Zimmer? U شبکه بیسیم رایانه در اتاق دارید؟ [در هتل]
Wie viel kostet ihr günstigstes Zimmer? U قیمت ارزانترین اتاق شما چقدر است؟
Suite {f} U اتاق [با آشپزخانه کوچک و حمام و میز نهار]
Hotelzimmer sind dort ziemlich teuer. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
fliessendes Wasser U دستشویی در اتاق است ولی توالت و حمام نیست [مهمانسرا]
Haben Sie ein rollstuhl-gängiges Zimmer? U شما یک اتاق که قابل دسترس صندلی چرخ دار باشد دارید؟
Nach dem Essen zieht er sich gerne in sein Arbeitszimmer zurück. U پس از شام او [مرد] دوست دارد به اتاق مطالعه خود کناره گیری بکند.
Lasterhöhle {f} U اتاق ترسناک و وحشتناک [اصطلاح تحقیر آمیز] [اصطلاح روزمره]
Ansteckbukett {n} U دسته گلی که برای زدن روی مچ دست تهیه میشود [برای جشن فارغ التحصیل از دبیرستان]
Wir ersuchen um eine Vorlaufzeit von mindestens zwei Wochen [damit wir] [für etwas] [vor etwas] . U درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
für mich allein U تنها برای من [برای من تنهایی]
dediziert <adj.> U اختصاصی [برای کار خاص] [برای مقصود خاص] [رایانه شناسی]
zur Information U برای آگاهی شما [برای اینکه شما آگاه باشید]
zu Ihrer Information U برای آگاهی شما [برای اینکه شما آگاه باشید]
eigens [dafür] eingerichtet <adj.> U اختصاصی [برای کار خاص] [برای مقصود خاص]
eigen <adj.> U اختصاصی [برای کار خاص] [برای مقصود خاص]
fest zugeordnet <adj.> U اختصاصی [برای کار خاص] [برای مقصود خاص]
sich um etwas reißen U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
sich um etwas [Akkusativ] raufen U هجوم کردن با عجله برای چیزی [با دیگران کشمکش کردن برای گرفتن چیزی]
Jemanden für etwas besonders empfänglich [anfällig] machen U کسی را برای چیزی مستعد کردن [زمینه چیزی را برای کسی مهیاساختن ]
pro U برای هر
für U برای هر
für [ Akkusativ] <prep.> U برای
per U برای هر
Gleichfalls. برای تو هم همینطور.
künftig <adv.> U برای آینده
für alle U برای همه
fernerhin <adv.> U برای آینده
für die Zukunft U برای آینده
auf die Dauer U برای ادامه
zur Ansicht U برای بازرسی
Zum Beispiel? U برای مثال؟
zum Beispiel برای نمونه
als Rache [für] U انتقام [برای]
zum Beispiel برای مثال
alternativ [zu] <adj.> U دیگری [برای]
eine Übernachtungsmöglichkeit {f} U خوابگاه برای یک شب
zum Kochen geeignet <adj.> U برای آشپزی
um zu ... U برای [اینکه]
Ewigkeit {f} U برای همیشه
um ... zu U برای [اینکه]
und zwar <adv.> U برای مثال
denn <conj.> U برای اینکه
da <conj.> U برای اینکه
deswegen <conj.> U برای اینکه
Ewig U برای همیشه
weil <conj.> U برای اینکه
Bemühungen {pl} [um] U تلاش [برای]
Bemühungen {pl} [um] U کوشش [برای]
Nutzholz U چوب برای ساختن
Schnittholz {n} U چوب برای ساختن
Bauholz {n} U چوب برای ساختن
Recent search history Forum search
1حروف الفبا و نشانه ها
3was bedeutet Präteritum in Farsi?
1zwar
2Arschloch
1سلام من میخواهم این را ببرم
1برای رشد به درون خود نفوذ و سفر کنید
1برای شاد کردن دیگران باید بعضی وقتها هم باخت
2براى همه شما!
2Maazouriat dashtan...Z.B:Ich kann nicht es dir erzählen ,ich bin ..?
2Eine Bitte an Web Master!:-): Wir müssen jedesmal "(code amniati) schreiben bei jeder Frage..das nimmt viel Zeit:-(( und man verzichtet langsam auf diese Website..ich mag Ihre Website sehr ..aber..
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com