Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 48 (3880 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Ich bin stolz auf dich.
U
من به تو افتخار میکنم.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Ich bin stolz auf dich.
U
من بهت افتخار میکنم.
Other Matches
Bereicherung
{f}
U
افتخار
Ehre
{f}
U
افتخار
Ehrenzeichen
{n}
U
نشان افتخار
Ehrenpreis
{m}
U
نشان افتخار
Ehrentafel
{f}
U
لوحه افتخار
Ehrenwache
{f}
U
گارد افتخار
Ich bin stolz auf dich.
U
من به تو افتخار می کنم.
Es ist mir ein Vergnügen.
U
باعث افتخار من است.
Ist mir ein Vergnügen.
U
باعث افتخار من است.
Ich bin stolz auf dich.
U
من بهت افتخار می کنم.
Bitte sehr!
U
خواهش میکنم!
Bitte Schön!
U
خواهش میکنم!
Gern geschehen!
U
خواهش میکنم!
Ich gehe mal davon aus, dass ...
U
من فرض میکنم که ...
Ich bedanke mich!
من تشکر میکنم!
Hier wohne ich.
U
اینجا من زندگی میکنم.
Bitte nehmen Sie Platz!
U
خواهش میکنم بفرمایید !
Ich lebe allein.
U
من به تنهایی زندگی میکنم.
Ich arbeite daran.
U
دارم روش کار میکنم.
Ich wohne noch zu Hause.
U
من هنوز با والدینم زندگی میکنم.
Gehe ich recht in der Annahme, dass ...?
U
آیا درست فرض میکنم که ...
Gehe ich richtig in der Annahme, dass ...
U
آیا درست فکر میکنم که ...
Mich überkommt ein Schauder
U
احساس ترس شدید میکنم..
Ich verlasse dich!
U
من ترکت میکنم!
[در یک رابطه دونفره]
Mir knurrt der Magen.
U
یکدفعه احساس گرسنگی میکنم.
Bitte nehmen Sie Platz!
U
خواهش میکنم روی صندلی بشینید!
Ich wohne
[lebe]
alleine in der Stadt Halle.
من در شهر هاله تنها زندگی میکنم.
Bitte entschuldigen Sie die Verspätung.
U
از تاخیر پیش آمده عذرخواهی میکنم.
Ich bekomme eine Gänsehaut.
U
احساس تنفر یا ترس شدید میکنم.
Ich glaube, ich kenne das problem.
U
فکر میکنم، بدونم اشکال کجاست.
Ich verbinde Sie jetzt.
U
شما را الان وصل میکنم.
[در مکالمه تلفنی]
Ach, was soll's!
U
اه مهم نیست!
[اه با وجود این کار را میکنم!]
Ich denke, das Schlimmste ist überstanden.
<idiom>
فکر میکنم، بدترین بخشش رو پشت سر گذاشتیم.
Sag mir Bescheid, um welche Zeit du kommst und ich hole dich von der Endstation ab.
U
به من بگو کی میرسی و من با تو در ایستگاه آخری ملاقات میکنم.
Wir betrachten es als große Ehre, Sie heute abend hier bei uns begrüßen zu dürfen.
U
این برای ما افتخار بزرگی حساب میشود که امشب شما را اینجا همراه با ما داشته باشیم.
Ich gehe davon aus, dass Sie diesen Artikel gelesen haben.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
Ich setze voraus, dass Sie diesen Artikel gelesen haben.
U
من فرض میکنم که شما این مقاله را خوانده اید.
Senden Sie mir bitte Informationen zu ...
U
خواهش میکنم اطلاعات را برایم در مورد ... ارسال کنید.
Ich heiße "Oliver Pit" und wohne in Berlin.
U
اسم من الیور پیت هست و در برلین زندگی میکنم.
Ich lasse es drauf ankommen.
U
من آن را باور میکنم
[می پذیرم]
[چیزی نامشهود یا غیر قابل اثبات]
Ich mache das nur für mich und für niemand anderen.
U
این را من فقط بابت خودم میکنم و نه برای کسی دیگر.
Ich reiße mir jeden Tag den Arsch auf.
U
من هر روز کون خودم را پاره می کنم.
[سخت کار یا تلاش میکنم.]
Ich werde ihn morgen anrufen - oder nein, ich versuch's gleich.
U
من فردا با او
[مرد]
تماس خواهم گرفت - پس ازفکربیشتری، من همین حالا سعی میکنم.
In all den Jahren, wo ich Auto fahre, ist mir so ein Verhalten noch nicht untergekommen.
U
در تمام این سالها که من رانندگی میکنم همچه رفتاری برایم هنوز پیش نیامده است.
Ich arbeite in einer Bank, genauer gesagt in der Melli Bank.
U
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
Jetzt glaub ich es langsam.
U
دارم یواش یواش قبولش میکنم.
Recent search history
Forum search
1
این جا کار میکنم
1
سلام دوستان این شعرو تقدیم میکنم به همه ی دوستان عزیزم امیدوارم خوشتون بیاد
4
کلمه عقل درزبان آلمانی چیست مثلا تو عقل نداری.
4
کلمه عقل درزبان آلمانی چیست مثلا تو عقل نداری.
4
کلمه عقل درزبان آلمانی چیست مثلا تو عقل نداری.
4
کلمه عقل درزبان آلمانی چیست مثلا تو عقل نداری.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com