Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 17 (1008 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
in etwas inbegriffen sein U شامل پودن [در چیزی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
durch eine rosa Brille sehen <idiom> U مثبت پودن [اصطلاح]
umschlingen U شامل بودن
umfassen U شامل بودن
[sich] umarmen U شامل بودن
enthalten U شامل بودن
aus [Dat] bestehen U شامل بودن
Bedienung inklusive U سرویس شامل می شود
herbeiführen U شامل بودن [دربرگرفتن]
Die Bedienung ist im Preis inbegriffen. U سرویس در بها شامل است.
Bibel {f} U کتاب مقدس [شامل انجیل و تورات ]
Babyausstattung {f} U لوازم نوزاد [شامل تخت و غیره]
einen Spieler aufstellen U شامل کردن [شمردن] بازیگری در یک بازی [ورزش]
ausschließlich Mehrwertsteuer U مالیات بر ارزش افزوده شامل نمی شود
Die Preise verstehen sich inklusive Mehrwertsteuer und Bedienung. U منظور از قیمتها شامل مالیات بر ارزش افزوده و سرویس می باشد.
Mangel {f} U دستگاه برای چلاندن یاصاف کردن پارچه [شامل دو استوانه نزدیک به هم است]
in Abrechnung bringen [rechnerisch abziehen] U در نظر گرفتن [شامل حساب کردن ] [کم کردن] [کسرکردن ] [اصطلاح رسمی] [اقتصاد]
Recent search history Forum search
1Schichtplan
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com