Deudic | سوراخ کن | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی

✘ Close


Total search result: 25 (7219 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	Ahle {f} U	سوراخ کن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	einen Faden [in ein Nadelöhr] einfädeln U	نخی را [از سوراخ سوزنی] هدایت کردن
	Rad {n} mit Einpresstiefe null U	دیسک با سوراخ بزرگ در کانونش [ فناوری خودرو]
	Achselhöhle {f} U	سوراخ زیربغل [ساختمان استخوان بندی ]
	Verstopfung {f} U	گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
	Zusetzen {n} U	گرفتگی [سوراخ یا لوله و غیره ]
	gucken U	نگاه مختصر انداختن [از شکافی یا سوراخ کوچکی]
	stechen U	سوراخ کردن
	Leck {n} U	سوراخ
	undichte Stelle {f} U	سوراخ
	leck <adj.> U	سوراخ دار
	undicht <adj.> U	سوراخ دار
	durchlässig <adj.> U	سوراخ دار
	kucken U	نگاه مختصر انداختن [از شکافی یا سوراخ کوچکی]
	lugen U	نگاه مختصر انداختن [از شکافی یا سوراخ کوچکی]
	kieken U	نگاه مختصر انداختن [از شکافی یا سوراخ کوچکی] [در شمال آلمان] [اصطلاح روزمره]
	Grube {f} U	سوراخ
	Loch {n} U	سوراخ
	Auge {n} U	سوراخ
	After {m} U	سوراخ مقعد
	Durchlöcherung {f} U	سوراخ شدگی
	Bunker {m} U	سوراخ بازی گلف
	Durchbohrung {f} U	سوراخ
	Darmausgang {m} U	سوراخ مقعد
	Bohrloch {n} U	سوراخ
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

2	Arschloch
2	پنچر شدن
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy