Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (7179 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Infrastruktur
{f}
U
ساختار یا سرویس ابتدایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fundamental
<adj.>
U
ابتدایی
grundlegend
<adj.>
U
ابتدایی
grundsätzlich
<adj.>
U
ابتدایی
Abc-Buch
{n}
U
کتاب ابتدایی
Elementarbuch
{n}
U
کتاب ابتدایی
Deutschlands Altertum
U
تاریخ ابتدایی آلمان
Wartung
{f}
U
سرویس
Service
{m}
U
سرویس
Diensthund
{m}
U
سگ سرویس
Dienst
{m}
U
سرویس
Assistenzhund
{m}
U
سگ سرویس
Baukörper
{m}
U
ساختار
Gerüst
{n}
U
ساختار
Gerippe
{n}
U
ساختار
Bau
{m}
U
ساختار
Gebilde
{n}
U
ساختار
Flugdienst
{m}
U
سرویس هوایی
Fünkdienst
{m}
U
سرویس رادیو
Bergungsdienst
{m}
U
سرویس نجات
Bedienung
{f}
U
سرویس
[در رستوران]
Struktur
{f}
[erste Stufe]
U
ساختار
[ریاضی]
gründlich
<adj.>
U
اصلی
[اساسی ]
[ابتدایی]
[بنیادی]
[ریشگی]
radikal
<adj.>
U
اصلی
[اساسی ]
[ابتدایی]
[بنیادی]
[ریشگی]
grundlegend
<adj.>
U
اصلی
[اساسی ]
[ابتدایی]
[بنیادی]
[ریشگی]
fundamental
<adj.>
U
اصلی
[اساسی ]
[ابتدایی]
[بنیادی]
[ریشگی]
rigoros
<adj.>
U
اصلی
[اساسی ]
[ابتدایی]
[بنیادی]
[ریشگی]
Bedienung inklusive
U
سرویس شامل می شود
allgemeine Algebra
{f}
U
ساختار جبری
[ریاضی]
universelle Algebra
{f}
U
ساختار جبری
[ریاضی]
algebraische Struktur
{f}
U
ساختار جبری
[ریاضی]
Die Bedienung ist im Preis inbegriffen.
U
سرویس در بها شامل است.
schwarzer Kasten
[interner Aufbau eines Systems]
U
جعبه سیاه
[ساختار داخلی دستگاهی]
Ersatzverkehr
{m}
U
سرویس جایگزین رفت و آمد
[حمل و نقل]
Die Preise verstehen sich inklusive Mehrwertsteuer und Bedienung.
U
منظور از قیمتها شامل مالیات بر ارزش افزوده و سرویس می باشد.
Abstellgleis
{n}
U
یک بخش برای کار ویژه
[مانند سرویس یا انبار یا هواپیما وغیره]
einen Mangel rügen
[wegen]
U
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
eine Reklamation anzeigen
[über]
U
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
eine Beanstandung machen
[über]
U
شکایت کردن
[درباره]
[مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
Die sequenzierung
U
تعین ساختار پی در پی در یک روند، ترتیب متوالی ،به ترتیب،پشت سر هم،
Recent search history
Forum search
1
Außendienst Mitarbeiter
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com