Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (8526 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Bahnhofsrestaurant {n} U رستوران راه آهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Kellner {m} U گارسون در رستوران
Theke {f} U [در رستوران] بار
Tresen {m} U [در رستوران] بار
Reserviert U رزرو شده [علامت روی میز رستوران]
Stammtisch U میز رزرو شده مهمانهایی که مرتب به رستوران می آیند [علامت]
Restaurant {n} U رستوران
Kellnerin {f} U گارسون [زن] در رستوران
Pizzeria {f} U رستوران بیتزا
Pizzabote {m} U کسی که بیتزا از رستوران به مشتری [با ماشین] می برد.
in die Pizzeria gehen U به رستوران بیتزا رفتن
zum Mitnehmen U با خود بردن [غذا به بیرون از رستوران]
Abhol... U آمدن و بردن [غذا به بیرون از رستوران]
Abholpizza {f} U پیتزا که [مشتری] با خود به بیرون از رستوران بر میدارد.
Ich hatte ein unstillbares Verlangen nach Pommes Frites, also bin ich im nächsten Lokal eingekehrt. U من خیلی هوس سیب زمینی سرخ کرده داشتم برای همین با خودرو به نزدیکترین رستوران رفتم.
Geschirr abräumen [im Restaurant] U بشقاب و لیوان را جمع کردن [در رستوران]
mit der Kellnerin abrechnen U با گارسون زن [در رستوران ] تصفیه حساب ردن
sich beim Chinesen was reinziehen <idiom> U در رستوران چینی خوردن [اصطلاح روزمره]
Gastwirt {m} U صاحب مهمانخانه و رستوران
Wirt {m} U صاحب مهمانخانه و رستوران
Restaurateur {m} U صاحب مهمانخانه و رستوران [در سوییس]
Jemanden ins Restaurant einladen U کسی را برای شام به رستوران دعوت کرن [بیشتر دوست دختر و پسر]
Bahnhofswirtschaft {f} U رستوران ایستگاه راه آهن
Bedienung {f} U سرویس [در رستوران]
Sie lehnte mehrere Lokale ab, bis wir uns auf eines einigen konnten. U او [زن] چند رستوران را رد کرد قبل از اینکه ما توانستیم به توافق یک رستوران برسیم.
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com