Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 21 (3597 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Ich bin froh, dass er weg ist.
U
خوشحالم که او رفته.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
im Sande verlaufen
U
رفته رفته کوچک شدن
schwinden
U
رفته رفته کوچک شدن
versickern
U
رفته رفته کوچک شدن
auslaufen
U
رفته رفته کوچک شدن
langsam zu Ende gehen
U
رفته رفته کوچک شدن
versiegen
U
رفته رفته کوچک شدن
Ich freue mich, dich zu sehen.
U
از دیدنت خوشحالم.
Ich freue mich, dich zu sehen.
U
خوشحالم که می بینمت.
Ich freue mich darauf, dich zu sehen.
U
خوشحالم میشم که ببینمت.
Ich bin froh, das zu hören.
U
خوشحالم که اینو می شنوم.
Ich bin froh, dass ich helfen konnte.
U
خوشحالم که تونستم کمکی بکنم.
Es ist schön dich wiederzusehen.
U
خیلی خوشحالم از اینکه شما را دوباره میبینم.
allmählich
<adv.>
U
رفته رفته
im Durchschnitt
[i.D.]
U
روی هم رفته
alles in allem
U
روی هم رفته
eingesetzt
<adj.>
<past-p.>
U
بکار رفته
als verloren ansehen
U
از دست رفته بحساب آوردن
Ich habe etwas im Auge.
U
چیزی توی چشمم رفته.
ausgestorben
<adj.>
U
ازبین رفته
[مثال یک نوع جانور]
Atlantis
{n}
U
اتلانتیس
[ قاره ای که به قولی به دریا فرو رفته است]
Recent search history
Forum search
3
ازدیدنتون خوشحالم
3
ازدیدنتون خوشحالم
3
ازدیدنتون خوشحالم
1
Ordentlich
2
من رفته بودم دارمشتات متاسفانه نتوانستم سر قرار حاضر شوم
2
من رفته بودم دارمشتات متاسفانه نتوانستم سر قرار حاضر شوم
2
من رفته بودم فرانکفورت متاسفانه نتوانستم بیام کلاس درس
2
من رفته بودم فرانکفورت متاسفانه نتوانستم بیام کلاس درس
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com