Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (2905 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Braunbär
{m}
U
خرس قهوه ای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Braun
<adj.>
<adv.>
U
قهوه ای
Kaffee
{m}
U
قهوه
Kaffeemaschine
{f}
U
ماشین قهوه
Kaffeemühle
{f}
U
قهوه خورد کن
öffentlicher WLAN-Einwahlpunkt
{m}
U
محل عمومی دسترس بیسیم به اینترنت
[مثال در قهوه خانه]
Hotspot
{m}
U
محل دسترس بیسیم به اینترنت
[مثال در قهوه خانه]
Internetcafe
{n}
U
قهوه خانه با دسترسی به اینترنت
Welches Lokal empfehlen Sie zum Kaffeetrinken?
U
کدام جا را برای نوشیدن قهوه پیشنهاد می کنید؟
Als das Essen beendet und weggeräumt war, machte meine Tante Kaffee.
U
وقتی که شام تمام و جمع کرده شد عمه ام
[خاله ام]
قهوه درست کرد.
Ich mag keinen Kaffee. - Ich auch nicht.
U
من قهوه دوست ندارم. - من هم همینطور.
brauner Rauch
{m}
U
بخار قهوه ای
[اکسید آهن]
Eisenoxidrauch
{m}
U
بخار قهوه ای
[اکسید آهن]
beige
<adj.>
U
رنگ قهوه ای روشن مایل به زرد و خاکستری
Cappuccino
{m}
U
کاپوچینو
[نوعی قهوه مخلوط با خامه و کاکائو]
Espresso
{m}
U
قهوه غلیظ
[ایتالیایی]
Bohne
{f}
U
میوه قهوه
Braun
{n}
U
رنگ قهوه ای
Café
{n}
U
قهوه خانه
Espresso
{m}
U
قهوه خانه کوچک
Bräune
{f}
U
رنگ قهوه ای
Braunkohle
{f}
U
زغال قهوه ای
Coffein
{n}
U
جوهر قهوه
Bohnenkaffee
{m}
U
قهوه خالص
Möchten Sie gerne eine Tasse Kaffee?
U
آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
etwas
[Akkusativ]
kochen
U
چیزی دم کردن
[مانند چای یا قهوه]
Partial phrase not found.
Recent search history
Forum search
There is no search result on forum.
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com