Deudic | حریفی مطابق | Deutsch Persisch Wörterbuch Farsi German Dictionary دیکشنری آلمانی فارسی


Total search result: 13 (7976 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	Deutsch	Persisch	Menu
	ein ebenbürtiger Kampf U	حریفی مطابق

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	Jemandem ein ebenbürtiger Gegner sein U	برای کسی حریفی همرتبه بودن
	innerhalb [ Genitiv] <prep.> U	مطابق
	justieren U	مطابق کردن
	[Dativ] entsprechen U	مطابق بودن
	auf meine Bitte U	مطابق با تقاضای من
	gleichlautende Abschrift U	رونوشت مطابق با اصل
	Jemanden zurückpfeifen U	کسی را با مجموعهای قوانین مطابق کردن
	eine gute Partie machen U	جفت [زوج] مطابق بهم بودن
	vorgefertigt <adj.> U	شسته وروفته [مطابق نقشه وبرنامه]
	anpassen U	وفق دادن [سازگار کردن] [مطابق کردن ]
	einpassen U	وفق دادن [سازگار کردن] [مطابق کردن ]
	ausrichten U	وفق دادن [سازگار کردن] [مطابق کردن ]

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)