Deudic.com
Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Begriff hier eingeben!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 41 (4486 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch
Persisch
Menu
Ich bin vielleicht vernagelt, aber ich verstehe es nicht.
U
حتی اگر فکر کنی من کند هستم ولی من نمیفهممش.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Ich bin gleich soweit.
U
من تقریبا آماده هستم.
[من تا چند لحظه دیگر آماده هستم.]
Ich bin
من هستم
Ich bin Iranerin .
U
من ایرانی هستم.
[زن]
Ich bin in Ihrem Alter.
U
من هم سن شما هستم.
Wo bin ich?
U
من کجا هستم؟
Ich habe Hunger
U
من گرسنه هستم
Ich bin
[mir]
sicher, dass ...
U
من مطمئن هستم که ...
Ich bin fremd hier.
U
من اینجا غریبه هستم.
Ich teile deine Ansicht
[Meinung]
, dass...
U
من با تو همنظر
[همعقیده]
هستم که ...
Ich bin Iraner .
من ایرانی هستم.
[مرد]
Ich bin sehr fröhlich.
من خیلی شاد هستم.
Ich bin mir dessen sicher.
U
من درباره اش مطمئن هستم.
Im Vergleich zu dir bin ich schlank.
U
در مقایسه با تو من لاغر هستم.
Ich bin beim Kochen.
U
من در حال آشپزی هستم.
Ach, du auch!
[Willkommen im Club! ]
U
من هم درشرایطی مشابه هستم !
Ich fühle mich wie das fünfte Rad am Wagen.
U
من حس می کنم
[اینجا]
اضافی هستم.
Ich bin seit fünf Tagen hier.
U
من پنج روز که اینجا هستم.
Ich bin seit fünf Tagen hier.
U
پنج روزه که من اینجا هستم.
Ich kann nicht klagen.
U
من گله ای ندارم.
[من راضی هستم]
Ich bin ganz Ihrer Ansicht.
U
من کاملا با نظر شما موافق هستم.
Ich stehe Ihnen gerne zur Verfügung.
U
من با کمال میل در اختیار شما هستم.
Ich sehe Ihrer Antwort entgegen.
U
من در انتظار دریافت پاسخ شما هستم.
Ich bin zwar sein Vater, aber ...
U
واقعیت دارد که من پدرش هستم اما ...
Ich bin um achzehn Uhr dort.
U
ساعت شش بعد ظهر آنجا هستم.
Ich freue mich, Dich bald wieder zu sehen.
U
منتظر دیدار دوباره شما هستم.
Ich kann nicht mehr.
U
من سیر شدم
[هستم]
.
[اصطلاح روزمره]
Dann hat sie mich unmotiviert gefragt, ob ich Hunger habe.
U
سپس او
[زن]
از من بی دلیل پرسید که آیا من گرسنه هستم.
Ich freue mich schon aufs Wochenende.
U
من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
Ich habe einen Kater.
U
خمار
[صبح شبی که مست بودند ]
هستم.
Ich bin schon gespannt, was als nächstes kommt.
U
من بی تاب
[کنجکاو]
هستم که پس از این چه می شود
[می کنند]
.
Es hat mich niemand geschickt, ich bin aus eigenem Antrieb hier.
U
هیچکسی من را نفرستاد من بحساب خودم اینجا هستم.
Ich freue mich sehr auf ein baldiges Treffen mit Ihnen.
U
من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
Ich bin schrecklich gespannt zu hören, was passiert ist.
[umgangssprache]
U
خیلی هیجان زده هستم که بشنوم چه اتفاقی افتاده.
Ich bin bereit, mich neuen Herausforderungen zu stellen.
U
من حاضر هستم جوابگوی
[مواجه]
چالشهای تازه بشوم.
Ich mag Fußball, obwohl ich oft unterwegs bin.
U
با اینکه من اغلب در سفر هستم من فوتبال دوست دارم.
Ich bin alt genug, um auf mich selbst aufzupassen.
U
من به اندازه کافی بزرگ هستم که مواظب خودم باشم.
Ich freue mich sehr, Sie bald zu treffen.
U
من خیلی مشتاقانه منتظر دیدار با شما به زودی هستم.
Ich denke an ein zweites Kind, denn ich werde auch nicht jünger.
U
من به فکر داشتن کودک شماره دو هستم چون من که جوانترنمی شوم .
Ich bin ein großer Verfechter natürlicher Reinigungsmittel.
U
من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
Ich habe Bärenhunger.
U
آنقدر گشنه هستم که روده بزرگ روده کوچک را بخورد.
Recent search history
Forum search
1
من از دست تو ناراحت هستم
1
salam man reza hastam سلام. من رضا هستم.
1
خوشحال هستم از آشنایی با شما
1
پیشنهاد
0
پیام تشکر
0
به علت بی سرپرست شدن فرزندم مجبور به ترک المان هستم نیاز شدید مالی دارم
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Deudic.com