Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 26 (8470 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
Auffrischimpfung {f} U تکرار واکسیناسیون [پزشکی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Impfausweis {m} U دفترچه واکسیناسیون
Impfausweise {pl} U دفترچه های واکسیناسیون
Vakzination {f} U واکسیناسیون [پزشکی]
Impfung {f} واکسیناسیون [پزشکی]
Schutzimpfung {f} U واکسیناسیون [پزشکی]
Impfstoffe {pl} U مواد واکسیناسیون [پزشکی]
Impfstoff {m} U ماده واکسیناسیون [پزشکی]
oft <adv.> U به تکرار
Frequenz {f} U تکرار
nachsagen U تکرار کردن
weitersagen U تکرار کردن
noch einmal sagen U تکرار کردن
wiederholen U تکرار کردن
wiederholen U تکرار کردن
Noch einmal ! U تکرار کنید!
Häufigkeitsfunktion {f} U تابع تکرار [ریاضی]
kumulative Verteilungsfunktion {f} U تابع تکرار تجمعی [ریاضی]
Auffrischimpfung {f} U تکرار مایه کوبی [پزشکی]
herumspuken U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
spuken U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
umgehen U به تکرار ظاهر شدن روحی به محلی
Würden Sie bitte wiederholen, was Sie gesagt haben? U میشود لطفا آن چیزی را که گفتید دوباره تکرار کنید؟
der rote Faden U عبارت برجسته و ملودی درموسیقی که چند دفعه تکرار میشود و مربوط به شخصی یا داستانی است
Leitmotiv {n} U عبارت برجسته و ملودی درموسیقی که چند دفعه تکرار میشود و مربوط به شخصی یا داستانی است
Es bleibt der Zukunft vorbehalten, die Studie unter besser kontrollierten Bedingungen zu wiederholen. U این را باید به آینده باقی گذاشت که پژوهش را در شرایط کنترل شده بهتر تکرار کرد.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com