Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 100 (4799 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
verbrieft <adj.> U تایید شده توسط اسناد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Bezugnahme {f} U اسناد
Ausfuhrpapiere {pl} U اسناد صادرات
ausgehende Dokumente U اسناد بازرسی
Einfuhrpapiere {pl} U اسناد واردات
Aktenmappe {f} U پوشه اسناد
Aktentasche {f} U کیف اسناد
Verfälschung {f} [Vorgang und Gegenstand] U جعل اسناد
Fälschung {f} U جعل اسناد
Bestätigung {f} U تایید
Erhärtung {f} U تایید
Bekräftigung {f} U تایید
Befürwortung {f} U تایید
Anerkennung {f} U تایید
Bestärkung {f} U تایید
Billigung {f} U تایید
abhandengekommene Unterlagen U اسناد و مدارک گم شده
Akten {pl} U پرونده ها [اسناد] [اوراق]
Kasse gegen Dokumente U اسناد در مقابل پرداخت
Dokumentation {f} U جمع آوری اسناد
gebilligt <adj.> <past-p.> U تایید شده
vorbehaltlich einer Bestätigung U مشروط بر تایید
bewährt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
gebilligt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
erprobt <adj.> <past-p.> U تایید شده
autorisiert <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
berechtigt <adj.> <past-p.> U تایید شده
berechtigt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
befugt <adj.> <past-p.> U تایید شده
legitimiert <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
befugt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
autorisiert <adj.> <past-p.> U تایید شده
gestattet <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
erprobt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
befürwortet <adj.> <past-p.> U تایید شده
befürwortet <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
bewilligt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
erlaubt <adj.> <past-p.> U تایید شده
erlaubt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
gestattet <adj.> <past-p.> U تایید شده
legitimiert <adj.> <past-p.> U تایید شده
genehmigt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
anerkannt <adj.> <past-p.> U تایید شده
nicht überprüft <adj.> U تایید نشده
genehmigt <adj.> <past-p.> U تایید شده
untermauern U تایید کردن
erhärten U تایید کردن
bestärken U تایید کردن
konfirmieren U تایید کردن
bekräftigen U تایید کردن
quittieren U تایید کردن
zusagen U تایید کردن
bestätigen U تایید کردن
Beglaubigung {f} U تایید [امضا]
zugelassen <adj.> <past-p.> U تایید شده
freigegeben <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
Empfangsbestätigung {f} U تایید وصول
bestätigt <adj.> <past-p.> U تایید شده
Auftragsbestätigung {f} U تایید سفارش
bestätigt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
zugestimmt <adj.> <past-p.> U تایید شده
zugestimmt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
bewährt <adj.> <past-p.> U تایید شده
ungeprüft <adj.> U تایید نشده
nicht verifiziert <adj.> U تایید نشده
zugelassen <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
freigegeben <adj.> <past-p.> U تایید شده
bewilligt <adj.> <past-p.> U تایید شده
anerkannt <adj.> <past-p.> U به تایید رسیده
Archiv {n} U محل نگهداری اسناد و مدارک
Dokumentierung {f} U اثبات به وسیله اسناد یا مدارک
bar gegen Versandpapiere U پول نقد در مقابل اسناد
Beliebtheitsgrad {m} U رتبه تایید [سیاستمداری]
Beliebtheit {f} U رتبه تایید [سیاستمداری]
anerkannte Bank {f} U بانک تایید شده
Vielen Dank für die Bestätigung Ihrer Anfrage! U از تایید درخواستتان خیلی متشکرم.
Ich möchte meine Reservierung bestätigen. U من می خواهم رزروم را تایید کنم.
Können Sie bitte meinen Fahrschein validieren? U می توانید بلیط من را تایید کنید؟
Mach ich. U انجامش می دم. [در تایید صحبت شخض مقابل]
Genau. U درسته. [در هنگام تایید نظر شخص مقابل]
Genau! U دقیقا! [در هنگام تایید نظر شخص مقابل]
etwas vom TÜV abnehmen lassen U تصویب [تایید] چیزی بوسیله اداره استاندارد ایمنی [ آلمان]
Können Sie bitte mein nächstes Hotel anrufen zum Bestätigen? U می توانید شمابه هتل بعدی من برای تایید زنگ بزنید؟
per U توسط
pro U توسط
für U توسط
per <prep.> U توسط
via [Akkusativ] <prep.> U توسط
Verkauf und Versand durch Amazon U فروش و ارسال توسط آمازون
um eine Verfälschung der Ergebnisse durch ... zu vermeiden U برای جلوگیری از اعوجاج نتایج توسط ...
Ich wurde durch einen Hund gebissen. U من توسط [بوسیله] سگی گاز گرفته شدم.
Gesetzesvorlage der Bundesregierung U لایحه ارایه شده توسط دولت فدرال [در آلمان]
Gesetzesvorlage des Bundesrates U لایحه معرفی شده توسط شورای فدرال [در آلمان]
Gesetzesvorlage aus der Mitte des Bundestages U لایحه ارایه شده توسط اعضای مجلس فدرال [در آلمان]
grünes Mäntelchen {n} U نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
Öko-Schwindel {m} U نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است
Öko-Schmäh {m} U نمایش سطحی یا ریاکارانه توسط یک سازمان که نگران محیط زیست است [در اتریش]
per Adresse U توسط [ساکن آدرس کسی دیگر] [در آدرس گیرنده]
bei U توسط [ساکن آدرس کسی دیگر] [در آدرس گیرنده]
wohnhaft bei U توسط [ساکن آدرس کسی دیگر] [در آدرس گیرنده]
Recent search history Forum search
1چطور می توانم واژه ها را تایید confirm بکنم؟
1سوابق تحصیلی
2ich habe gesorgt ich werde gesorgt haben was bedeutet
0حقوق کارمند در زمان اخراج توسط کارفرما بدون اطلاع قبلی چیست؟
0عکس گرفتن از دندان توسط دندانپزشک
0پاره شدن لثه توسط دندان
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com