Deutsch Persisch Wörterbuch - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Begriff hier eingeben!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 40 (2086 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
Deutsch Persisch Menu
zurückkehren U به جای قبلی دویدن
zurücklaufen U به جای قبلی دویدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
laufen دویدن
rennen U دویدن
flitzen U با سرعت دویدن
rasen U با سرعت دویدن
sausen U با سرعت دویدن
anspringen U شروع کردن به دویدن
zu laufen anfangen [zu rennen beginnen] U شروع کردن به دویدن
joggen U آهسته دویدن [برای ورزش]
zum Bus laufen [zum Bus rennen] U برای گرفتن اتوبوس دویدن
Armbinde {f} U بازو بند [برای دویدن]
einen Anlauf nehmen U با دویدن به مکان شروع نزدیک شدن
Hintergrund {m} U معلومات قبلی
Ex-Freund {m} U دوست قبلی
Vorgänger {m} <adv.> U افراد قبلی
aus dem Stegreif U بدون آمادگی قبلی
Amtsvorgänger {m} U متصدی قبلی اداره
aus dem Ärmel U بدون آمادگی قبلی
aus der Lamäng U بدون آمادگی قبلی
Vorgänger... <adj.> U قبلی... [رایانه شناسی]
mutmaßlich <adv.> U بدون بررسی یا آزمایش قبلی
von vornherein <adv.> U بدون بررسی یا آزمایش قبلی
ohne Prüfung <adv.> U بدون بررسی یا آزمایش قبلی
a priori <adv.> U بدون بررسی یا آزمایش قبلی
ohne Überprüfung <adv.> U بدون بررسی یا آزمایش قبلی
Anlauf {m} U نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
einen Haken schlagen U در دویدن [راه رفتن] [رانندگی کردن] ناگهان مسیر را تغییر دادن
ungeplanter Ausfall U قطع بدون برنامه ریزی قبلی
Es war ganz anders als an meiner bisherigen Schule. U آنجا خیلی با مدرسه قبلی من فرق داشت.
Was sind die wichtigsten Änderungen gegenüber den bisherigen Regelungen? U تغییرات اصلی نصبت به قوانین قبلی چه هستند؟
eine Jamsession abhalten U موسیقی نواختن بدون مقدمه قبلی [گروهی ]
freo improvisieren U موسیقی نواختن بدون مقدمه قبلی [گروهی ]
Dass ich seine Ex erwähnt habe, ist ihm sauer aufgestoßen. U تا اسم زن قبلی او [مرد] را آوردم خونش به جوش آمد.
bisherig [früher] <adj.> U قبلی [پیشین ] [سابقی] [مقدم ] [جلوتر] [آنچه زودتر رخ میدهد]
Der letzte Sprecher überzog um eine halbe Stunde. U سخنگوی قبلی نیم ساعت بیشتر از سهم زمانش صحبت کرد.
Neuanfang {m} U شروع تازه [اشتباهات یا تخلف های قبلی را پاک کرده باشند]
einen Neuanfang machen U شروع تازه ای کردن [تخلفات قبلی را کاملا از پرونده پاک کردن]
reinen Tisch machen <idiom> U شروع تازه ای کردن [تخلفات قبلی را کاملا از پرونده پاک کردن] [اصطلاح]
spontan <adj.> U خود به خود [بدون آمادگی قبلی]
Recent search history Forum search
0حقوق کارمند در زمان اخراج توسط کارفرما بدون اطلاع قبلی چیست؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Deudic.com